akhtarnews.de
سرگذشت آفتاب، افسانه رستمی
فصل یک عمه ها و خواهران ناتنی و تمام فامیل دور و نزدیک دور تا دور مادرم را گرفته بودند و منتظر تولد پسری کاکل زری بابام بودند. مادرم می ترسید… ترس از پدرم، از اینکه اگر نتواند پسری برای چشم ه…