آیا «نوید کرمانی» را می شناسید؟ فاضل غیبی

اختر نیوز، مقاله ی زیر برگی از کتاب «اسلام، آیین پیشاشهرنشینی» ست که فاضل غیبی، نویسنده ی کتاب آنرا در فیسبوک خود منتشر کرده است. «فاضل غیبی» نویسنده و پژوهشگر فلسفه ایرانی ساکن آلمان است. او در باره ی نقش دین در تاریخ اجتماعی ایران کتاب و مقالات متعددی نوشته است. کتاب «رگ تاگ» که در سال 1987 با نام مستعار «دلارام مشهوری» منتشر کرد اولین کتاب او در این زمینه بود که از استقبال چشمگیری میان جامعه ایرانی برخوردار شد. کتاب اسلام، آیین پیشاشهر نشینی توسط انتشارات فروغ در کلن منتشر شده است.

آیا «نوید کرمانی» را می شناسید؟

فاضل غیبی

نوید کرمانی (1967م.) نویسندۀ آلمانی‌- ایرانی است. او شرق‌شناسی آموخته و در آلمان به‌عنوان «مسلمان روشنفکر» معروف شده است؛ به سال 2015م. جایزۀ انجمن کتاب آلمان را دریافت کرد و یک سال بعد (2016م.) از سوی برخی به‌عنوان «کاندید مقام ریاست جمهوری آلمان» پیشنهاد گردید.
“نوید کرمانی” در نوشته‌هایش چهرۀ دل‌انگیزی از لام نشان می‌دهد و چنان می‌نماید که اسلام و مسیحیت همزاد و هم‌ذات هستند. مثلاً به‌سادگی مدعی می‌شود که «مهربانی و رحمت» بالاترین حکم اسلامی است:
«باشد که اسلام دیگر نه با ترور و خشونت، بلکه با آزادی و عدالت شناخته شود و دیگر نه سرکوب و مجازات را، بلکه شوخ‌طبعی و فرهنگ را تداعی کند.»
اما کوشش او در برابر کردن اسلام با مسیحیت به سادگی میسّر نمی‌شود، به این‌دلیل ساده، که در کتاب‌های اسلامی به‌سختی می‌توان نشانه‌ای از محبت و شفقت یافت. از این‌رو ادعا می کند که آیۀ زیر بیان همان چیزی است که مسیح در «موعظه بر کوه» بیان داشت:
«سوگند که اگر تو به کشتن من دست برآوری، من هرگز به کشتن تو دست دراز نخواهم کرد.»
اما متأسفانه این نقل قول، حکم قرآن نیست، بلکه جواب “هابیل” به “قابیل” است پس از آنکه به او گفته بود: «…‏ حتماً تو را خواهم كشت».
“کرمانی” برای آنکه به خوانندگان خود جوابگو نباشد که، چرا (او ‌که در جامعه‌ای مسیحی بزرگ شده و زندگی می‌کند) سعی در تبلیغ اسلام دارد؟، در گام بعدی این وظیفه را بر خود هموار می‌سازد تا ثابت کند اسلام از مسیحیت هم مهربان‌تر و رحیم‌تر است!
او نخست می‌نویسد: «من از منظرۀ مسیح بر صلیب حالم بد می‌شود، زیرا که بیانگر لذت کاتولیک‌ها از رنج مسیح است.»؛ «برای من به‌نمایش گذاشتن رنج، نشان بربریت است»! و پس از این زمینه‌چینی خاطر‌نشان می‌کند که:
قرآن می‌گوید، کس دیگری را به صلیب کشیدند و مسیح از دستشان فرار کرد.
و این را دلیل می‌گیرد که اسلام، انسانی‌تر از مسیحیت است، زیرا که «بربریت به‌صلیب کشیدن» را «کفرآمیز و بت‌پرستانه» می‌داند و آن را رد می‌کند!
“نوید کرمانی” پس از آنکه در کتاب‌های خود با زبانی شاعرانه و فاخر، به اسلام چهره‌ای زیبا و والا بخشید و در محافل آلمانی به‌عنوان «متخصص اسلام» شهرت یافت، با موضع سیاسی جدیدی وارد میدان شد. او در مصاحبه‌های پُرشمارش، میان اسلام به‌عنوان اعتقاد دینی و «اسلام سیاسی که از سوی کویت و عربستان سعودی به هدف جهانگیری، کمک مالی می‌شود»، تفاوت قائل شد و «آشکارا به افشا و مبارزه با اسلام سیاسی متهاجم» پرداخت. اما متأسفانه “نوید کرمانی” فقط با یک نوع اسلام سیاسی مشکل دارد:
«درست به این خاطر که باور دارم اسلام و ایران را می‌شناسم، می‌توانم بگویم که آنها چقدر سقوط کرده‌اند.»
آیا از این جمله باید برداشت کرد، که “نوید کرمانی” ایران محبوب خود را در زیر سلطۀ «فاشیسم اسلامی» در حال سقوط می‌بیند؟ هرگز نه!
«اگر ایران برایم بی‌تفاوت بود، می‌توانستم شانه بالا بیندازم یا به‌راحتی حرفی دربارۀ فاشیسم اسلامی بزنم.» اما از آنجا که او ظاهراً بی‌تفاوت نیست و دلش برای ایران می‌سوزد، از فاشیسم اسلامی سخنی نمی‌گوید. اما از انتخاب “احمدی‌نژاد” به ریاست جمهوری نیز شرم‌زده است:
«این آقا رئیس جمهور من است! ما هفتاد میلیون ایرانی هیچ‌کس دیگری را نداریم که بتواند نمایندۀ ما در دنیا باشد؟»
با اینهمه دلخوش است که «رئیس جمهور جدید، نمایندۀ اقلیت بسیار کوچکی است» و «حتی برای رهبر انقلاب هم رئیس جمهور جدید بسیار افراطی است و به‌همین‌خاطر چندی پیش او را سر جایش نشاند.»!
آیا “نوید کرمانی” نمی‌داند که چگونه ملایان پس از پیروزی در انقلاب 57 حکومت توتالیتر خود را برقرار کردند و در این راه نه‌تنها از کشتار هزاران ایرانی اِبایی نداشتند، بلکه میلیون‌ها هموطن خویش را از کشور راندند؟
مسلمانانی مانند «رهبر انقلاب» و »رئیس‌جمهور ما» هستند که به بشریت متمدن اعلام جنگ دادند و تروریسم اسلامی را به چهار گوشۀ جهان صادر می‌کنند.
“نوید کرمانی” در آلمان به مدرسه رفته است، اما ظاهراً سر درس «تاریخ فاشیسم در آلمان» غایب بوده! وگرنه شاید به «دمکراسی اسلامی» و «تأثیر نیروهای رفرم‌طلب» اینهمه امیدوار نمی‌بود یا دست‌کم می‌توانست اینقدر انسان‌دوست باشد که از اینکه در تهران در «راهپیمایی توده‌ها»، نابودی کشور اسرائیل خواسته می‌شود، اظهار تأسف کند. اما او از راهپیمایی‌های آنچنانی به‌عنوان «جشنوارۀ مردمی» یاد می‌کند و می‌نویسد: «مردم در چنین جشنواره‌هایی چرخ‌فلک سوار می‌شوند و شانسی بازی می‌کنند. خوراک مجانی می‌خورند و لذت می‌برند».
بنابراین، «روشن‌بینیِ» «کاندید ریاست جمهوری آلمان» به این ختم می‌شود که از تمایلات جهانگیرانۀ «اسلامیون سنی» نگران باشد، اما فعالیت‌های غیرانسانی ملایان تهران را «کارناوالی» توصیف کند.
2. Friedenspreis des Deutschen Buchhandels
3. Bernd Ulrich, Bundespräsident: Navid Kermani?, 2016
4. wir wehren uns, Zeit-Online, 2015
5. Navid Kermani,Bildansichten, NZZ, 2009
1. ebd
2. ebd
3. Paul Ingendaay, Muslim und moderner Patriot, FAZ, 2016
4. Navid Kermani, Unser peinlicher Präsident, ZEIT-online, 2005
5. ebd
6. ebd
1. ebd
2. „Iran, Die Revolution der Kinder“, 2001
3. ebd

صفحه ای از یک کتاب:
اسلام، آیین پیشاشهرنشینی
انتشارات فروغ

برای آشنایی بیشتر با آثار فاضل غیبی

Facebook Comments Box

About اختر قاسمی

فرزند نفت ام. در گچساران بدنیا آمدم و در مسجدسلیمان شهری که با نفتش، با شیره ی جان خود و مردم مهربانش ایران نوین را ساخت، بزرگ شدم. از سال 1984 در خارج از کشور زندگی میکنم. در آکادمی هنر در اشتوتگارت تحصیل کردم و بیش از سه دهه است که به کار رسانه، عکس و فیلم و فعالیت های فرهنگی و حقوق بشری مشغولم. به امید آزادی و برقرای دمکراسی در میهنم زنده ام و تلاش میکنم. آرزوی دوباره دیدن شهر عزیزم را دارم و دلم برای شقایق ها و کوه های شهرم خیلی تنگ شده ....

Check Also

شعر(۹۳)؛ پورمزد کافی (منظر)

پورمزد کافی (منظر) (۹۳) همه شد بهار عمرم ز غم و درد نهانی به نفیر …

شعر (۹۲)؛ پور مزد کافی (منظر)

پور مزد کافی (منظر) (۹۲) هر لحظه ام گشایش دردی بود هر ساعت آوار مصیبتی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *