شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی) –پریشانی

و این گزینه کجا بود؟ 
که بنشسته ام بود
بر گلوگاه صبح
به تیغ

تا درنگ این شب تنگ
چنان به لحظه ی تردید
در نوشت
که دست
از تو ببایدم میداشت
در آستان سرنوشت

مرا خیال نرگس تو
کجا به خنجر خونین در نهاد؟
که قصه ی پریشم
به سرخی ی فلق بود
که جامه بیالود
و دست را
خیال
از هرچه آرزو بسود
و زین بود
که گرده از کمند آتش ابلیس
بر نمی توانستمم گشود

آه بگذار به خویش
پرده بیفکنم
و نعش اینهمه شبنم را
جامه سیاه کنم

و دریا را
شرحه‌ شرحه بگریم

پنجشنبه ۲۱ آذر  ۲۵۷۴ (۱۳۹۴)
11.12.2014 آلمان

Facebook Comments Box

About مجید شمس

Check Also

شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی) – در مصاف گل

“در مصاف گل” سخت است با خیالت لختی کنار بودن از گل سخن شنفتن با …

شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی)- ازمن تا تو

پورمزد کافی از  من تا تو ای لاله چه حاجت به نی و شمع و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *