ادیتور

خاطرات دوران کرونا، پریسا اعظمی

امروز ساعت 6:30 صبح با هدف اینکه خرید بروم از خواب بیدار شدم. هفته هاست که دنبال Hefe (خمیر مایه) چه خشک و چه تازه می گردم. فکر کردم حتما اگر صبح زودتر به خرید بروم شاید که گیرم بیاید. بعد از خوردن صبحانه مختصر و کار کردن در خانه، …

Read More »

خاطرات دوران کرونا، سحر افرا، آلمان

سحر افرا ‎دلم نمی خواد کرکره رو بدم بالا که نور بیاد داخل اطاق. وای که باز تلفنم شروع کرد به زنگ زدن. چرا صداشو قطع نکردم. من که از جام بلند نمی شم. خوابم نمیاد ولی شدیدا احساس ضعف و بی حالی می کنم. احساس می کنم چند روز …

Read More »