Tag Archives: برادر

شعر – برای مادرم، برای برادرم، پورمزد کافی

پورمزد کافی (منظر) برای مادرم   شب بی ستاره و من بر براده ی شیشه خفته ام بیگاه و بی شکیب تو کجایی؟ اینجا که منم آیینه ها فرو می شکنند یکایک در سکوتی تلخ و عصب در ضجه ی مداوم مرگ رقم می خورد تو کجایی؟ بی سایه و …

Read More »