فرهنگی و هنری

یکشنبه‌ها در کافه طنز آقا مهدی

یکشنبه‌ها با کافی طنز آقا مهدی دیوانگان استعمار پذیر مهدی قاسمی اون روز من، محمد آقا، دکتر، هوشنگ و پروفسور تو باغ دور هم بودیم. پنج تا آدم با پنج تفکر مختلف، من رئالیست، محمد چپی، دکتر دموکرات، هوشنگ حزب باد و پروفسور طرفدار گفتمان آزاد. اصل بحث از اونجا …

Read More »

شعر ملحد، بابک رفیعی

ملحد بابک رفیعی امشب صنمم چو ماه حق را، در آستان است امشب دل سرگشته ام چو فرهاد، به کوهستان است امشب قیام عشق است و نور مهتاب، دلستان است امشب خونین تیشه فرهاد بشکفته، انارستان است امشب* دل از پی دلدار ملحد شد و به، بتستان است امشب جان …

Read More »

گذری برحکایت موش و گربه عبید زاکانی – مهدی قاسمی

گذری برحکایت موش و گربه عبید زاکانی تحلیلی از: مهدی قاسمی هر سال مهر ماه و قبل از شروع مدارس، پدر من را جهت خرید دفتر و قلم همراه خودش یه بازار میبرد و همیشه از یک کتابفروشی که وسط بازار وکیل بود برای من دفتر و قلم می خرید. …

Read More »

نیچه، فلسفه و عرفان ایرانی، بابک رفیعی

نیچه و زرتشت بابک رفیعی فردریش ویلهلم نیچه 15 اکتبر 1844 تا 25 اوت 1900، فیلسوف، شاعر، آهنگساز و فیزیولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی بود. از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ، دین و فلسفه امروزی بر مبنای سوالات بنیادینی درباره بنیان ارزشها و اخلاق بوده است. نوشته های وی سبک تازه …

Read More »

شعر غمی چنین – پورمزد کافی

پورمزد کافی (منظر) (۱۹) “غمی چنین” چه آزمونی ست نهان به دایره ی عشقت که صدای سوار عاشقی دیریست به رویایم نمی رسد اگرچه تمام سرودم از آن است که من آبگینه گون برابر چشمه ی زلال نگاه تو باشم اگر رویش نابهنگام من تقدیر ناگزیر انسانی بود در فلاتی …

Read More »

یادواره ای به یاد پدر و مادرم، یاد همه پدر و مادران آسمانی زنده باد – مهدی قاسمی

یادواره‌ای به یاد پدر و مادرم روح همه پدران و مادران آسمانی شاد مهدی قاسمی هفتاد سال پیش کربلایی علی، مادرم را در امامزاده سید تاج الدین غریب شیراز برای اولین بار می‌بیند. خودش میگفت محو زیبایی پدر شده و اون که اونموقع پانزده سال بیشتر نداشت، یکسال بعد علیرغم …

Read More »

فرآواز و دیاسپورای موسیقی

#اخترنیوز، فرآواز، خواننده ی زن ایرانی بخاطر آواز خواندن در ایران به یک سال زندان محکوم شد. او به همین دلیل مجبور به ترک ایران شد. فرآواز هم اکنون دو سال است که در آلمان زندگی میکند و از بدو ورودش به آلمان «کمپین حق آواز زنان در ایران» را …

Read More »

خاطره فولکلور ورزشی “حق خوری” – مهدی قاسمی

خاطره فولکلور ورزشی “حق خوری” مهدی قاسمی بچه شر و شور و کله خراب و دعوایی بودم. کلاس اول راهنمایی، همان سالی که آخرش با معدل نه، یک ضرب مردود شدم. هر روزم یا دعوا یا فرار از مدرسه و سینما بود. معلم‌ها از دستم شاکی و کلافه بودند. سال …

Read More »

خاطرات کرونا – جمشید گشتاسبی

هر روز و هنوز با کابوس “مرگ پاورچین پاورچین در خیابان ها روان است” این جمله از کتاب “کوری” نوشته ژوزه ساراماگو  نویسنده پرتغالی در ابتدای پیامی تلفنی از عزیزی در وطن آمده بود که البته با حال و هوای این روزها حقیقتی ست اگرچه تلخ اما هنوز هم در …

Read More »