Tag Archives: کبودستان،رقص گل،پائیز زچیست،نمیخیزی،

“کبودستان”(شعر)

پورمزد کافی( منظر ) (۱۶) “کبودستان” پاییز چه می ریزد؟ برگ من و بار من از جان برآشفته آرام و قرار من در این گذر خاموش دل میرود از دستم می افتد و میمیرد از تیغ نگار من امشب ز تب عشقش آتش به فلک افتاد تا باز چه تصمیم …

Read More »