عکس نوشته؛ عکس های قدیمی که به دل خاطرات چنگ می‌زند

مجید شمس

قدیمای نه خیلی دور داشتن تلفن تو خونه خیلی کلاس داشت. حالا اگه سیمش هم بلند بود و در حال حرف زدن می تونستی چند قدم راه بری که دیگه شاخ محسوب می شدی!

_ ببخشید سکه دارید؟؟
می خوام زنگ بزنم به گذشته
به اون روزا
به صداقت
به وفا
به راستگویی
به قول و قرار
به همه خوبی ها که گذشتند و رفتند …

چقدر روزها رو انتظار می کشیدیم تا چرخ و فلک وارد کوچه هامون بشه و ما یکی یکی تو صف بایستیم تا نوبتمون بشه و اون انتظارِ چقدر شیرین بود.

حالا بماند که گاهی چقدر دعوا می کردیم برای نوبت زودتر و چقدر از اون بالا با غرور به بچه هایی که تو صف ایستاده بودن نگاه می کردیم

شیشه‌های رنگی وسط درهای چوبی یادش بخیر … اونا که رفت، رنگ از زندگی و روزهامونم رفت

‏زمان بچگی، اون قدیم ندیما یه دونه از این آبمیوه ‌گیری های توشیبای نارنجی رنگ داشتیم.

وقتی کار می کرد اگه می‌گرفتیمش نصف گوشت تنمون آب می شد، اگرم ولش می‌کردیم راه می افتاد تو کوچه دنبال زن و بچه‌ مردم

با بقیه عکس ها، خودتون هم میتونید از خاطراتی که داشتین بنویسین

از کلمن گل منگلی که توی پیک نیک ها همه رو آب می داد

از الاسکا فروش محل که وقتی میومد انگار بهشت رو با خودش آورده بود

از خرید کردنامون با زنبیل قرمز مامان که کل دنیا توش جا می گرفت

و با امتحان دادنامون روی زمین، اونم با فاصله اجتماعی یک و نیم متری که این روزا خیلی مد شده

یادش بخیر اون روزا

 

Facebook Comments Box

About مجید شمس

Check Also

اخبار نقض حقوق بشر در ایران

اخبار هفتگی نقض حقوق بشر در ایران با مجید شمس: طرح «رزاق سپاه»؛ مصادره سوخت …

ایران در هفته ای که گذشت

نگاه هفتگی مجید شمس به آنچه که رسانه ها در ایران می گویند:   اخبار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *