متن نهایی نامه نسرین به دبیر کل سازمان ملل (فارسی و انگلیسی)

متن نهایی نامه نسرین به دبیر کل سازمان ملل

دبیر کل محترم سازمان ملل متحد

با احترام

اینجانب نسرین ستوده از زندان قرچک یکی از بدترین زندان‌های ایران این نامه را برای شما می‌فرستم تا شاید فعالیت‌های سازمان ملل متحد به نحوی افزایش یابد که در آینده‌ای نه چندان دور، گوشه‌ی کوچکی از آرزوهای بزرگ بشری را که در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر ذکر شده است محقق ‌نماید. در ماه‌های گذشته بسیاری از هموطنان اقلیت‌های‌ قومی و مذهبی ما را در ایران، در سکوت خبری اعدام کردند. همچنین در پگاه چهارشنبه ۲۹ بهمن زهرا اسماعیلی یکی از زندانیان این زندان به همراه هشت تن دیگر به چوبه‌ی دارسپرده شد. شما نیک می‌دانید که در آمار بسیار بالای اعدام‌ها در ایران چه اشتباهاتی قابل پیش‌بینی است و من به عنوان کسی که از نزدیک در جریان پرونده‌ی زهرا اسماعیلی بوده‌ام، می‌دانم که او دست به قتل نزده بود. از شما جامعه‌ی بین‌المللی و فعالان حقوق بشر درخواست دارم که موضوع اعدام در جامعه‌ی ایران به ویژه علیه قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی و همچنین زنان، توجه کافی مبذول نمایند و اقدامات لازم برای جلوگیری از اعدام‌های گسترده را به عمل آورند.

 با احترامات شایسته

نسرین ستوده

زندان زنان قرچک

بهمن / 99

,To Honorable Secretary-General of the United Nations

I write to you from Qarchak, one of Iran’s most notorious prisons, so that my voice might, in some way, boost the efforts of the United Nations. My hope is that, in the not too distant future, we can realize even some small part of the great dreams for humanity enshrined in the Universal Declaration of Human Rights. As you may be aware, in the past few months many of our religious and ethnic minority compatriots in Iran have been executed under media silence. At dawn on, Wednesday, February 17, Zahra Esmaeli, an inmate at our prison along with eight other prisoners were taken to the gallows and hanged.

You know so well what predictable mistakes are often made in these numerous executions. As someone who has been closely involved in Zahra Esmaeili’s case, I am certain that she did not committed murder. I ask you, the international community and human rights activists to please pay close attention to the issue of executions in Iranian society, especially that of religious, ethnic minorities and women and take necessary measures to prevent such extensive executions.

With deep respect

Nasrin Sotoudeh

Qarchak Women’s Prison

February 2021

Facebook Comments Box

About اختر نیوز

Check Also

خاطرات سپیده قلیان در زندان های مخوف جمهوری اسلامی؛ شب بو عثمانپور

مسئولیت مطالب نویسندگان بر عهده نویسندگان می باشد و اختر نیوز به عنوان تریبونی آزاد …

پیام نوروزی پناهجویان ایرانی در آلمان و نوروز با آنها

اختر قاسمی نوروز امسال تصمیم گرفتم بر خلاف نوروز هر سال که به سراغ هنرمندان، …

2 comments

  1. اپوزیسیون خوش خیم موجب تداوم رژیم

    «تبارشناسی یک ایدئولوژی»
    از یادداشتهای یک کمونیست ناراضی در دسامبر ۱۹۳۹: «آنچه بر ما گذشت دهشتناک و بی‌رحمانه بود. تصویربرداری‏های داستایوسکی در رمان «خانۀ اموات» پیش آن بی‏رنگ بود … به گرسنگیِ مداوم، هذیان نیز افزوده می‏شد. من بیش از نصف آنچه بودم، نیستم. پوست و استخوان، سخت بیمار و بی‌جان و بی‌رمق. وای! فاشیسم هنوز می‏تواند از این راهزنان بسیار چیزها بیاموزد و حتی می‏تواند خود را با فرهنگ قلمداد کند. بی‌شک روی پرونده‏های ما نوشته بودند: باید با وسایل قانونی نابود گردد …»
    http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/88266/
    متهم شدن یک شهروند آلمانی به جاسوسی برای روسیه
    دختر حاکم دوبی خواهان تحقیق دوباره بریتانیا درباره ناپدید شدن خواهرش شد
    ویلیام برنز : چین بزرگترین چالش امنیتی آمریکا است و از روسیه و ایران نیز نباید غافل شد
    عفو بین‌الملل الکسی ناوالنی را به دلیل ابراز جملات نفرت‌پراکنانه زندانی عقیدتی نمی‌داند
    https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=223962
    —————————————————————————–
    اگر فلاسفه هم مثل انیشتن فرضیه نسبیت را جایگزین فرضیه های مطلق گرایانه می کردند ، امروز بشر راهبرد بهتری به سوی تکامل واقعی داشت . اما فلاسفه مثل پیامبران راه مطلق گرایی پیش گرفتند ، یکی ماده را خدا کرد ، دیگری روح ، سومی جوهر ، چهارمی انسان را ، … افراط و یکسویه نگری برای اینکه همه مشکلاتی که بشر با ان دست به گریبان است ، را ، حاصل یک چیز بدانی ( سرمایه ، تولید ، نیروی کار ، مصرف ، طبقه کارگر ، طبقه اشراف ، طبقه خرده بورژوا ، بورژواها ، ….) همه فلاسفه را به گمراهی برد و در میدان عمل هیچ اندیشه راهنمایی پیدا نشد که بشریت را از خبائث ( زیاده خواهی بی انتها ، اعمال خشونت ، دیکتاتوری ، فساد ، غارت ، دزدی حق و اموال و نتایج کار دیگران ، اشغال سرزمینهای دیگر ، تشکیل طبقه فوق برخوردار در برابر اکثریت بدون توانایی تامین حداقل نیازها ، کشتار و شکنجه و له کردن دگر اندیشان و دگر باشان ، جنگ و ویرانی …) نجات دهد و راه حلی بینابین برای کاستن از رنج “ندارها و ضعیفان و قربانیان” در برابر ثروت و قدرت اندوزی “تمامیت خواهان سیری ناپذیر” پیدا کند . شکاف ها را تنگتر کند .
    از همان رو بود که لیبرال دموکراسی با تمامی نقطه ضعف ها و کمبودها تا کنون بهتر از بقیه اندیشه ها ( که جملگی بر مطلقگرایی و خود حق پنداری مطلق استوارند و کار انها رسیدن به قدرت متمرکز و ثروت انبوه با اهریمنی کردن اندیشه های رقیب و نابود کردن باورمندان به انها است )، انهم در میدان عمل ( نه در حرف ) ظاهر شده است .
    مارکسیسم ، اگزیستانسیالیسم ، کاپیتالیسم ، سوسیالیسم ، نیهیلیسم ، کمونیسم ، ناسیونالیسم ، متافیزیسم ، ناتورالیسم ، هم نوعا یکطرفه نگر و مثل مذهب مطلق گرا هستند. با بزرگ کردن بخشی از حقیقت انرا به “اندیشه اسمانی شبه مذهب” بر کشیده و به همین دلیل از تفسیر و حل مشکل بشر عاجز شده و نهایتا به ضد خود تبدیل شده اند ، مثل همه ادیان .
    فلاسفه باید همه نکات مثبت همه اندیشه ها را جمع کرده و با نسبی خواندن همه انها دنبال تفسیر همه جانبه مشکل و توزیع عادلانه تر ( نه مساوی ، چون ممکن نیست ) قدرت ، ثروت ، شهرت در یک پروسه طولانی باشند.
    این کار فقط با بازگشت به انتقاد به خویش و تصحیح از طرف باورمندان به عقاید صلب مطلق میسر است . چیزی که امروز در اکثر کشورهای جهان ، مردمان کره خاکی ، و درمیان دنباله روهای کور ، و بندگان مغز شسته ابدا وجود ندارد .
    در ایران ما این نوع گرایش ( مطلقگرایی عاشورایی احساسی بنده وار کور) از هر اندیشه و ذهنیتی بیشتر پیرو دارد . به همین دلیل نه مردم ما ، نه جنبش های انها شبیه دیگران ( اوکراین ، لهستان ، الجزایر ، سودان ، بلاروس ، هنگ کنگ ، هند ، افریقای جنوبی …) نیستند . ببینید چه گونه اپوزیسیون با رژیم در امریکا ستیزی و روسیه پرواری مسابقه گذاشته اند و در توهم و فرافکنی گوی سبقت از هم می ربایند ، و در سانسور و تحریف و بی عدالتی اپوزیسیون از رژیم و بلند گوهای ان بدتر است . ( سانسور مطلق رجوی ، بنی صدر ، و حتی سلطنت طلبان واقعی ) در کنار امریکا ستیزی بیمار گونه ایدیولوژیک و توهم توطئه انهم فقط از سوی امریکا ! انهم فقط علیه ایرانیان ! خوب ما در بازی فوتبال هم همیشه داور را مقصر میدانیم ، مگر نه ؟
    این کارنامه گروه ها وا حزاب ا ست در ایران :
    ـ فدایی که سیاه کلیسم و تروریسم مکتب اصلی او است ( در لندن و برلین و پاریس و واشنگتن نشسته کوبا را تبلیغ میکند )
    ـ توده ای که روسیه و استالین را مرکز جهان می داند و کاسترو و کیم و قذافی و تروریست های قومی را پیرامون
    ـ ملی مذهبی که نه ملی است ، نه مذهبی . هم روسی است ، هم ارتجاعی دینی . خایه های رفسنجانی و خامنف را واکس می زنند .
    ـ شونیست های تروریست ترک و کرد و ارمنی و عرب و …. هم که معلوم نیست کشورشان کجا است و ملت شان کدام است . از عربستان وهابی ارتجاعی تا روسیه عنتر ناسیونال اشغالگر ، تا ملاها و اسد روسی گرفته ، تا امریکا و اروپا با همه زد و بند دارند و پول می گیرند و معامله میکنند ، برای بیرون راندن اقوام دیگر از سرزمینهای ابا اجدادی شان .
    ـ ملیون که از مصدق فقط دشمنی با انگلیس و نفت جنوب را می فهمند و یا کودتای ۲۸ مرداد انهم فقط از طرف امریکا . مصدق مشروطه خواه بود ( مثل شاهزاده رضا پهلوی نه رضا شاه) و سهم ۵۰ ، ۵۰ را نه با روسیه و نه با امریکا نپذیرفت . نه مذهبی بود ، نه مارکسیست ، نه سوسیالیست . اشراف زاده بود و غم منافع ملی ایران را داشت . ابدا جمهوری خواه نبود و در برابر جمهوری خواهان روسی و ناسیونالیسم رضاخانی ایستاد . مجلس توده ای و فئودالها و خان ها را منحل کرد ، دست اخوندهای روسی و انگلیسی را بست . اهل مذاکره و راهکارهای حقوقی بود ، نه تروریست بود ، نه فاشیست مثل قذافی و کاسترو . نه سودای دخالت در کشورهای همسایه را داشت . نه شکنجه می کرد ، نه گروگان می گرفت ، نه مخالفی را کشت یا به زندان انداخت . نه از دیوار سفارتی بالا رفت ، نه خانواده اش را به نان و اب رسانید ، نه یک روستا یا شهری را به نام خودش سند زد ، من از شما می پرسم : یک نفر ، فقط یکنفر در ایران نشان دهید که مثل مصدق باشد ، چه درمیان هوادارانش ، یا چه در میان مخالفینش .
    مجاهدین خلق تاریخی مملو از تغییرات ، درگیر یهای درون گروهی ، کودتاهای داخلی ، چرخش های اساسی ، فداکاری ها ، ایستادگی ها ، مبارزه …. دارند . همه ” انها” را انکار میکنند از فدایی که کاملا شکل انها است ، تا توده ای و ملی و سلطنت طلب و ملی مذهبی که همگی “خوانش رسمی” رژیم روسی بعثی اسلامی ملاها را به کار میبرند علیه انها . چرا ؟
    ـ نه از فدایی ها تروریست تر بوده ا ند
    ـ نه از توده ای ها جاسوس تر
    ـ نه از سلطنت طلبان فرد گرا تر
    ـ نه از ملیون و ملی مذهبی ها در ابتدای انقلاب ۵۷ و بعد از ان پر خطاتر.
    اتهام اصلی انها “همسویی با امریکا” است و کمک گرفتن از “عربستان و صدام و اسرائیل” . دقیقا همین کاری که بختیار ملی گرا ، خمینی عصر طلایی ، گوادلوپیست ها ، سازمانهای تروریستی کرد و ترک و عرب و ارمنی کردند و میکنند .
    سلطنت طلبان که امروز نسل جوان ایرانی که زمان انها را درک نکرده ، بر اساس تفاوت فاحش رژیم روسی مطلقه ملاها با دوران شاهنشاه اریامهر که پدران و مادران انها ( نسل بنده ) برای انها تعریف کرده اند ( که البته بیشتر خیلی نوستالوژیک بر نکات مثبت فراوان ان دوران تاکید کرده ا ند ) بیشترین شانس برای رسیدن به قدرت را دارند ، توسط ان نیروهای دیگر ( فدایی ، توده ای ، ملی مذهبی ، شونیست تجزیه طلب ، یعنی جمله روس مداران و امریکا ستیزان ) دائما به بیراهه و توهمات توده ای روسی کشانیده می شوند .
    هم ملاها میدانند که در یک رای گیری نسبتا ازاد در شرایط کنونی خاندان پهلوی همه گروه های دیگر را کنار خواهد زد ، هم فدایی ، توده ای ، ملی مذهبی ، مجاهدین ، ملیون میدانند که چنین خواهد شد .
    هم روسیه و چین و اسد و مادورو و عربهای غزه و فلسطین و عربستان و شیخک ها می دانند که خاندان پهلوی و ایران یک ترکیب “شیمیایی سیاسی” بسیار خطرناکی برای انها است . چون
    ـ متحد امریکا است ،
    ـ دنبال منافع ملی ایران است ،
    ـ زمینه رشد و توسعه در ان بسیار بالا است ، چون نرمال است و دور کشور دیوار نمی کشد ، اتم باز و موشک پران هم نیست.
    ـ میهن پرستی را به بالاترین سطح ارتقا میدهد ،
    ـ رقیب خطرناکی برای روسیه ، ترکیه ، پاکستان ، شیخک ها ، ترکمنستان ، ارمنستان ، اذربایجان ، ….. است .
    به همین دلیل انواع قلابی سلطنت طلب ها را می بینید که دنبال دزدیدن این “گرایش عمومی” به خاندان پهلوی است .
    ۱) فدایی سیاهکلیست ” شبه سلطنت طلب” بقراط و امیر احمدی و انصاری و …..
    ۲) توده ایهای شبه سلطنت طلب تقی زاده ، میلانی ، امیرطاهری ، صبا ، ….
    ۳) ملیون شبه سلطنت طلب گوادلوپیست امریکا ستیز یا سکولار دموکرات خلقی ، بختیاریست ها ، نوری علا ، ….
    ۴) ساواما روسی ملاها نوریزاده ، چالنگی ، شاهد علوی ، برزگر ، کارچاق کن های ( ایران وایر ، مردم ریپورت ، مشروطه ، من و تو ، ایران اینتر نشنال ، ایران فردا ، تلویزیون پارس) ، ایران پرس نیوز (باند رفسنجانی ) ، …
    ۵) مارکسیست های روسی جمهوری خواه شبه سلطنت طلب ، ققنوس ، فرشگرد ، طالعی ، یغمایی ، سخن ، پرهام …
    خوب بدیهی است که هر جنس خوب و پر طرفداری انواع “قلابی” بیشتری هم دارد . به همین دلیل انواع سلطنت طلبان قلابی چنان زیاد شده که جایی برای عرضه اصل کالایی به نام سلطنت طلبی نیست . هیچ نماینده رسمی ندارد ، گاهی شاهزاده یا شهبانو یک بیانیه رسمی میدهند که فورا در چنگال این جاسوسان روسیه می افتد و از محتوی خارج و از ان ابزار امریکا ستیزی و عشق و حال با روسیه ساخته می شود با تحریف های مسخره به بازار مکاره سیاه سیاست در ایران ریخته می شود .
    یک نویسنده ، متفکر ، اندیشمند ، تحلیل گر ، تاریخ نویس ، روزنامه نگار سلطنت طلب به ان صورتی که در کتاب انقلاب سفید شاه و ملت امده ( نه روزنامه های توده ای ها و فدایی ها و تجزیه طلبان تروریست روسی ) به من نشان دهید . هیچ . صفر .
    یک حزب سلطنت طلب ان گونه که محمد رضا شاه سیاست هایش را تدوین و اجرا می کرد ( متحد امریکا و اسرائیل و انور سادات سازشکار با اسرائیل ، سرکوب گر شورشیان کمونیست ظفار ، سازمان امنیت ضد چریک های فدایی تروریست )، چشم عقاب و مرکز جاسوسان امریکا پشت دیوار شوروی ( به گفته عمویی ) ، خریدار پیشرفته ترین تسلیحات مدرن امریکایی (اواکس، اف ۱۶ ، چیفتن …) ، بازار داخلی مصرف کالاهای امریکایی و اروپایی ، عضو پیمانهای امنیتی امریکایی سنتو و سیتو )، دارای متحدان پر نفوذ در امریکا مثل راکفلر و نیکسون ( به جای پوتین ، لاوروف ، اسد ، مادورو در ملاها) ، به من نشان دهید . هیچ ، صفر .
    این که بقراط تروریست سیاه کلیست ، همایون و شاهد علوی و برزگر و نوریزاد و طبر زدی و خزعلی و سعدی و چالنگی و محمدی و دفتر تحکیمی های جاسوس ملاها ، نوری زاده جیره خوار خامنف وعربهای فاسد خلیج ، تابان و نیکفر و کشتگر و فرخ و فتاه پور و کریمی و …. تروریست های روسی همدست پوتین و مادورو و اسد و کاسترو و ارتگا بیایند از سلطنت تعریف کنند یا مشروطه یا رضا شاه ، دقیقا مثل داستان قلابی روحانی و خاتمی و رفسنجانی در نمایش “تعامل با غرب” و بازی با کارت زنان و جوانان تشنه فرهنگ غربی است . قلابی است ، مخترع ان هم پوتین بود . پوتین از دختران باکره روسی نوجوان که ارزوی پاره شدن پرده بکارتشان توسط پیر مرد شصت ساله پوتین را در تبلیغات انتخاباتی داشتند ، استفاده می کرد تا بعدا حقوق همه انها را پایمال کند. و سه زن فمینیست را به جرم برهنه رفتن اعتراضی در کلیسا ! دقت کنید ، کلیسا ! به سالها زندان محکوم کرد ، آنا پلی کفسکایا زن روزنامه نویسی که از حقایق کشتار در اسیای مرکزی می نوشت را ترورکرد ، …..
    List of journalists killed in Russia
    https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_journalists_killed_in_Russia
    هیچ زنی را به سمت وزارت ننشاند . او زنها را فقط برای تقدیم پرده بکارت می خواست . در فقاهت روسی کروبی اولین کسی بود که ابزار قرار دادن زنان را در جلب رای مورد توجه قرار داد ، البته مثل پوتین دنبال ازاله بکارت نبود ، بلکه از حقوق زنان ایرانی سخن میگفت و مشاور زن داشت ، در تبلیغات از میان زنانی که شبیه فاطمه کماندوها نبودند استفاده می کرد . رفسنجانی و موسوی و احمدی نژاد از روی دست او تقلب کردند ، کار به روحانف کشید که نهایت دروغ گویی و فریب همگان را به صحنه رژیم های دلقک روس به نمایش گذاشت . کسی که برای روس ها فعالیت میکرد با شورت و کرست انگلیسی . بی خود نبود که گفتند او مضحک ترین ابدارچی در میان تدارکاتچی های فقیه روسی است . دلار در زمان او پروازی کرد شبیه پروازهای دلار در ونزوئلا . حریم زن ، حقوق بشر ، ازادی بیان ، حقوق دوتابعیتی ها در زمان او به عمق تاریک جام جمکران سقوط کرد ، بدتر از زمان احمدی نژاد که منفورترین ابدارچی بود در میان دلقک ها . روس ها به هر چه خواستند در ایران رسیدند . حالا سازمان امنیت عبدالله شهبازی فدایی تواب به مزدورش شاهد علوی در نیویورک میگوید بنویسید که روس ها و سپاه قزاق ملاها دارند همدیگر را در سوریه ترور میکنند ! ای تف به این همه دروغپردازی برای راست کردن هر چه بیشتر الت پوتین .
    روس ها ترسیده اند . این را فلاحتی به خوبی گفت . روس ها دنبال چهره سازی از خودشان هستند ، وحشت انها از امدن پرزیدنت بایدن و دموکرات ها با در دست داشتن کلید کاخ سفید و سنا و کنگره ، سیاست های جدید او علیه بازیچه های پوتین ( ملاها ، اسد ، مادورو ، بن سلمان ، محمد بن رشید زندانی کننده دختر خودش ) ، اوکراین ، ناتو ، بلاروس ، …. همه و همه مایه وحشت پوتین است که ناوالنی را هر شب در خواب میبیند و فروپاشی دوباره استالینیسم را . تحریم های اروپا که همسو با امریکا است ، نورد استریم که روی هوا است ، عربستان و امارات که زیر فشار خواهند رفت ، همگی برای پوتین نگران کننده است . مخصوصا اگر امریکا جریان نفت در بازار را برای لیبی و ونزوئلا و عراق و تا حدودی برای ملاها تسهیل کند . بعید نیست که سیاست پرزیدنت بایدن رودر رو قرار دادن روسیه و چین و ملاها و اسد و مادورو باشد ، چه سیاستی بهتر از این که متحدین جنایت کار را در جبهه دشمن به جان هم بیندازد ؟ به زودی میبینیم .
    شکاف بین فاشیست های کلوپ پوتین ، روسیه و چین باید عمیق شود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *