گزارش نشست انلاينى و همايش دوم سوسيال دموكراسى ايران، عباس ( بابك) رحمتى

موضوع: «نه به جمهورى اسلامى»

گزارشگر و نويسنده: عباس ( بابك) رحمتى

يكشنبه ٩ مه ٢٠٢١ ترسايى برابر با ١٩ ارديبهشت ١٤٠٠ دومين نشست همايش جمعيت سوسيال دموكراسى ايران با حضور سخنران ها باتفكراتى از طيف هاى گوناگون برگزار شد. نخست، دكتر مسعود نقره كار مسئول اين جمعيت ضمن خوش آمد گويى به مهمانان، ابراز خوشحالى خود را از دومين نشست آنلاينى اعلام كرد.

سخنرانها، قبلا در يك نشست جداگانه از طيف راست تا چپ تعيين شده بودند كه عبارت بودند از اميرحسين اعتمادى از فرشگرد  – شهلا انتصارى از ايران، مدد كار اجتماعى فعال سياسى چپ از مؤسسين كمپين يك ميليون امضاء براى ناصر زرافشان و از امضاء كنندگان بيانيه ١٤ تن  – فؤاد پاشايى از مشروطه خواهان ايران – دكتر سياوش عبقری از حزب آزادى و رفاه ايرانيان (آرا) شاهزاده رضا پهلوى مستقل – مهناز قزللو از زندانيان سياسى سابق و پروهشگر حقوق بشر – احد قربانى دهنارى از جمعيت سوسيال دموكراسى ايران – اسماعيل نورى اعلاء، از جنبشِ سكولار دموكرات ايران (مهستان) – مسعود نقره كار از مسئولين سوسيال دموكراسى ايران – اسفنديار منفردزاده آهنگ ساز از طيف چپ و عباس واحديان شاهرودى  نويسنده و از اعضاى ليست ١٤ تن امضاء كنندگان بودند كه از ايران سخنرانى كردند. عباس واحديان شاهرودی از زندانيان سياسى سابق است كه همسرش شهلا جهان بين، هم اكنون در زندان مشهد در بند  است! معيار انتخاب سخنرانان، مسلما مرزبندی و مخالفت با رژيم جمهورى اسلامى  بود.

سخنران نخست، اميرحسين اعتمادى از گروه فرشگرد بود كه از طيف راست ليبرال دموكرات در اين نشست شركت كرده بود. وى سخنانش را با ياد و پاس داشتن خونهاى ريخته شده آغاز كرد. اعتمادى از اينكه، اين همايش براى «نه به جمهورى اسلامى» و عبور از نظام ديكتاتور شكل گرفته است را اميد بخش دانست، وى گفت؛ ما همه با هم هستيم و بايد جامعه متكثر ايران رهبرى منسجم داشته باشد. مهم اين است كه طيف هاى مختلف جامعه بتوانند در يك همگرايى اپوزيسيون (قوى) را بسازنند تا مردم خود را در آن شريك بدانند. ما به آن نقطه بلوغ رسيده ايم و تصور مى كنم که به آن نياز داريم نزديك ميشويم. نمونه اش اين جمع است، من كه يك راستگرا هستم امروز با جريان سوسيال دموكراسى همكارى ميكنم. اين تنها يك نه به جمهورى اسلامى نيست. ما به دموكراسى باور داريم و اين قوانين در آينده ايران مى بايد طبق قوانين حقوق بشری باشد. تماميت ارضى را حفظ كنيم و همه براى خوشبختى مردم  قدم برداريم. اينكه فردا چه خواهد شد راى مردم تعيين مى كند. وى در ادامه سخنانش گفت براى عبور از جمهورى اسلامى ضرورى است كه اپوزيسيون با همبستگى بيشترى اين گونه همايش ها را  بيشتر و پربارتر برگزار كند.

شهلا انتصارى، اولين سخنران از ايران بود وى، نخست، خوشحالى خود را از حضور در اين جمع اعلام كرد. و ادامه داد، اكنون مردم دست به دست هم داده اند تا در مقابل جمهورى اسلامى بايستند. جنبش دادخواهى و (مدنى) عظيمى در كشور شكل گرفته كه فراجناحى و فراطبقاتى است. مانع اول در رسيدن به اقتدار گرايى (اپوزيسيون) سرخوردگى است كه به علت سيستم ناكار آمد است. دوم شكاف طبقاتى است كه هر روز بيشتر ميشود. خشم مردم منجر به بى اعتمادى در درون جامعه شده است. ما نياز داريم كه به نظرات مردم گوش فرا دهيم. دانش را اگر جيره بندى نكنيم، خرد را از ياد خواهيم برد!  او گفت: “خود شيفتگى گروهى يك شيوه متكبرانه بوجود مى آورد و ويژگى ناجورى در ما بوجود خواهد آورد كه نتيجه آن وطنپرستى افراطى ميشود.”  اپوزيسيون (داخلى) ما به علت رفتارهاى (اشتباه) به علت مسائل اقتصادى و سياسى اختلافات را دامن زده است!

وظيفه اپوزيسيون چيست؟ همه اپوزيسيون بايد معتقد به اين باشد كه اين رژيم اصلاح طلب نيست. مردم همه راهها را رفته اند. بايد (ديد) شرايط پسا همگرايى چگونه بوجود خواهد آمد؟ اين است كه ما را ميتواند به سمت همگرايى و يك اتحاد عمل برساند. لازم است تمام گروه هاى سياسى – مدنى و… آزادانه تبليغ كنند. وى تاكيد كرد هيچ گروهى به تنهايى نمى تواند اين نارضايتى ها را سازماندهى كند. ايران از قومها و طبقات مختلف تشكيل شده است بايد همه در اين مشاركت اجتماعى (جنبش) شركت كنند. خروجى، اين نشست بايد ما را به يك اتحاد عمل بكشاند.

سخنران بعدى «فؤاد پاشايى» از حزب مشروطه ايران، بود. وى در سخنان خود، راجع به اينكه جمهورى اسلامى مى خواهد نفاق افكنى كند، گفت؛ ما با تشكيل نيروهاى متحد، فقط در جهت ِسرنگونى رژيم اسلامى كمك نمى كنيم (بلكه) اين كمك به زندگى بهتر هم هست ما (احزاب و گروه ها) ميتوانيم مخالف يكديگر باشيم اما دشمن يكديگر نيستيم! بايد به همديگر كمك كنيم براى دموكراسى در ايران. با، نه به جمهورى اسلامى، بدون اينكه رهبرى داشته باشد دور هم جمع شده ايم. (البته) نه ما به جمهورى اسلامى زمانى بود كه از سرزمين مادریمان خارج شديم. بياينه ١ تن خود، محورى شده است براى همبستگى اپوزيسيون ! وى در ادامه گفت “اگر بدانيم كه فرداى ايران براى حقوق بشر و دفاع از خواسته هاى مردم باشد من هم شركت ميكنم. اختلافات را كنار بگذاريم و كمك كنيم و حرفى براى آينده بهتر ايران بزنيم.”

وى بهترين راه حل را اين دانست، كه (مردم) در محله ها، رهبرى تعيين كنند و همه به آن رهبرى كمك كنند. وى ادامه داد؛ ايران آينده، اين نيست كه (يك) رهبر قدرتمندباشد. ايرانِ ١٤٠٠ به رهبران قوى و مختلف نياز دارد. رهبران كارگرى جنبش زنان و…، رهبرانى كه بتوانند دولت ها را كنترل كنند. درد مشترك ميتواند، باعث نزديكى به هم شود. ايران دموكراتيك براى همه ايرانى هاست، كه بتوانند به خواست خود برسند.

سخنران بعدى بانو مهناز قزللو، كارشناس ارشد مديريت از انگليس بود. نام او در آخرين ليست ٤٩ تن اعدامی ها بوده كه مورد عفو آیت الله منتظرى قرارميگيرد. اين بانو ٢٠ سال حق شغل دولتى نداشت و هنگام خروج دوباره دستگير شده و به انفرادى برده ميشود. وى راجع به نه به جمهورى اسلامى ميگويد: اين كمپين جديد نيست ولى نكته مثبت است و آن باز خوانى ٤ دهه از مطالبات مردم است. نه به جمهورى اسلامى، اعتراض بانوان در اوايل انقلاب به خاطر حجاب و قلع و غمع در سالهاى ٦٠ و ٦٧ بوده است، كه نقطه اوج آن ١٣٩٦ و ٩٨ نيز بوده است كه هنوز هم ادامه دارد. وى در ادامه گفت اين اميد وجود دارد كه تمامى فعاليت هاى مدنى حول يك شعار باشد و آنرا ميتوان سلبى تلقى كرد. آنچه در اين مقطع اهميت دارد، پيوند كمپين با انتخابات پيش روى رژيم است. نه به اين انتخابات انعكاس وسيعى در جهان خواهد داشت كه مماشات با رژيم ايران را جهانيان خواهند ديد. اين كمپين نشان ميدهد كه چه نمى خواهيم و آن جمهورى اسلامى است كه مانع تمامى بيشترفت هاست! (رژيم) مانع دموكراسى است.
مخالفين جمهوری اسلامى بايد برنامه داشته باشند، يعنى آنچه در چشم انداز است، بحثهاى اقتصادى و حتا نظامى و مديريت در رابطه با آزادى بانوان و كلا مديريت جامعه است. مكمل نه به جمهوری اسلامى مشخص ميكند پس از گذار آنچه ميخواهيم، چيست؟ ما سكولاريسم  ميخواهيم كه سياست و مذهب از هم جدا باشد.
 اصول مشترك براى آينده ايران: جامعه ايران خشمگين و نااميد است، به دليل مختصات جمهوری اسلامى كه در ذاتش نهفته است. اين ٤٢ سال، نشان داده است كه رژيم بدنبال امپراتورى شيعه است. جمهورى اسلامى، نام ايران را قبول ندارد در تمامى جهان به دنبال خونريزى و كشتار است. وى ادامه داد، هر جنبشى داراى اصول مشتركى است كه مردم آنرا قبول داشته باشد، همينطور اپوزيسيون و نيروهاى مخالف! ضعفهاى اپوزيسيون زياد بوده است كه بايد آنها برطرف شود.
قزللو برنامه هاى اپوزيسيون را چنين بازگو كرد. ١- حقوق شهروندان را تعريف كند، تا چشم انداز آينده روشن شود.  ٢- سكولاريسم رفاه عمومى را جزء برنامه قرار دهد.  ٣- مسئله جنسيت در ايران كاملا بايد روشن شود.

شاهزاده رضا پهلوى، سخنران بعدى بود. او  ضمن سپاسگزارى ويژه از جمعيت سوسيال دموكراسى ايران، گفت؛ به خاطر اينكه خواسته ايد پيامى را براى اين نشست بدهم با  فرصت كوتاهى كه دارم با علاقه مطرح ميكنم.

وى در ادامه به مسئله مهمى اشاره كرد و گفت: امروز همكارى بى سابقه اى را براى جريانات سياسى شاهد هستيم، به خصوص در كمپين «نه به جمهورى اسلامى» اين مسئله به داخل ايران بر مى گردد و علتش هم اين است كه صاحب خاصى نداشت. شاهزاده خوشحالى خودش را از اين كه گروه هاى مختلف حضور دارند را اعلام كرد و اين مسئله را خيلى مهم و لازم براى اپوزيسيون دانست. او در ادامه گفت: آينده اى خارج از جمهورى اسلامى يك آينده سكولار دموكراتيك براى تمامى جريانات و باورها و نظرات است. وى گفت؛ اهداف مشترك داشته باشيد و تحت حكومت قانون بتوانيم، تيم را از اين وضعيت ناگوار خارج كنيم.
آنچه كه بسيار مهم است و بايد به آن توجه كنيم: متقابلا نظام ساكت نمى نشيند ارتش سايبرى حمله ميكند، خدشه ورزى ميكند و تخريب ميكند. بايد در مقابل صحنه سازى و مهندسى انتخابات بتوانيم يك كمپين سازمانيافته در مقابل تحريم انتخابات داشته باشيم. اين ميتواند پروژه هاى مشترك بين گروه ها داشته باشيم. در فاز فروپاشى (سرنگونى) بايد هماهنگى و همكارى براى پروژه هاى مشترك بوجود آيد. اين كمپين «نه به جمهورى اسلامى» يكى از آنهاست. همگى خوب ميدانيم بر سر آينده نظام، اكثرا به سكولار دمكراسى مشتركند، اما بر سر شكل نظام، مجلس مؤسسان است كه مردم ايران با شناخت كامل نسبت به آلترناتيو ممكن تصميم نهايىشان را ميگيرند. وى در پايان سخنانش گفت؛ همه يك فصل مشترك داريم و آن تماميت ارضى ايران است. در اين مورد دوشادوش يكديگر مبارزه را ادامه ميدهيم تا پيروزى كامل! شاهزاده در پايان ضمن آرزوی موفقيت براى اپوزيسيون، به نكته مهمى أشاره كرد و اينكه در دوران خطرناكی قرار داريم، اميدوارم كه با تيم كامل، راهى را پيدا كنيم تا با نتيجه تغيير نظام، وضعيت كنترل شده و با هدف مشخصى برقرار شود و با جلو گيرى از هر گونه آنارشى (پيروزى را جشن بگيريم).
شاهزاده در پايان گفت: اين مسئله بسيار كليدى است و می تواند زمينه ساز در آينده باشد . ما به دنيا ميتوانيم نشان دهيم، ما مردم ايران، قادر هستيم كه خودمان وضعيت كشور را پس از جمهوری اسلامى به دست بگيريم و مراحل نرماليزه كردن كشور را بدست بگيريم و برگرديم به جوامع بيشرفته جهان! اميدوارم همگى موفق باشيد. در پايان، ایشان درود بر تمامى كنشگران خصوصا در داخل كشور فرستاد. در پايان از محمد نوريزاد نام کرد و به تمامى تلاشگران در بند درود فرستاد و آخرين كلام را با ياد تمامى زندانيان سياسى به پايان برد و گفت: “اميدوارم روزى برسد كه زندانى سياسى نداشته باشيم.

سخنران بعدى دكتر سياوش عبقرى بود وى استاد دانشگاه آتلانتا در آمريكا  از طرف حزب آرا شركت كرده بود. دكتر عبقرى، نخست به «هيچ ِخمينى» اشاره كرد و بعد، به تعداد زندانيان سياسى ايران كه در جهان مقام اول را دارد، ياد آورى نمود؛ رژيم از نظر اقتصادى در وضعيت وخيمى قرار دارد و كلا شرايطش بسيار بحرانى است.

هموند حزب آرا در ادامه گفت؛ وظيفه ملى ميهنی ما بركناری كليت نظام است كه ميتوان با همبستگى تمامى نيروهاى اپوزيسيون، شرايط آن را ايجاد كنيم. براى همبستگى ميتوان حول محور «پيمان نوين» متحد شد تا نيرويى بالقوه شويم و در جهان مطرح شويم. او براى گذار از رژيم فاشيستى مذهبى، سه مرحله (فاز) را پيش بينى كرد، ١- قبل از گذار. ٢- دوران گذار. ٣- فاز گذار يعنى سرنگونى! براى به اجرا در آوردن اين سه مرحله بايد آموزشهای داخلى و طرح و برنامه ريزى براى رسانه اى كردن اين سه مرحله تشكيل داد، ما بايد به يك نيروى قابل، مطرح شويم. دولت يا شوراى گذار اپوزيسيون بايد برنامه هاى خود را ارائه دهد. وى درپايان گفت: اختلاف ما برسر محتوى نظام فردا نيست ما خود به نظام سوسيال دموكراسى باور داريم ولى فرم نظام را فردا (پس از سرنگونى) مردمان ايران پاى صندوق هاى راى تعيين ميكنند.

احد قربانى دهنارى از جمعيت سوسيال دموكراسى ايران: صحبتهايش را در رابطه با سالگردِ پيروزى بر نازى ها شروع كرد و اينرا، مقدمه اى براى اتحاد و پيروزى بر فاشيست و نازى دانست.
كارزار «نه به جمهورى اسلامى » مدت زيادى از سوى عده اى در ايران شروع شده است، آنها در خط مقدم با نظام اسلامى پيكار ميكنند. ولى نه به جمهورى اسلامى و آرى به كى؟
وى ادامه داد و ويژگى هاى آلترناتيو را از ميان سخنانى كه از وضعیت درون ايران كرد بيرون كشيد و گفت؛ رژيمى كه طرفداران و خودى هاى منتقد خود را اعدام ميكند از جمله بهايى و يهود و كليمى و اسماعيلى و … را اعدام ميكند. دولت نمايشى و مجلس فرمايشی و نهادهاى سركوبگر و… رژيمى كه پاسخگو نيست و قدرت در دست يك نفر است، ولايت فقيه! و قوانين كهنه اسلامى را بكار میبرد. احد قربانى ادامه داد، در خصوص اعدام زنان، رژيم، صدر نشين است. نظامى كه فساد در آن نهادينه شده است، نظامى وطن فروش! اين در حالى است كه وطن پرستى و  عشق و حفظ تماميت مرزى در عشق به مردم تجلى نيابد. جمهورى اسلامى، هم  مردم و  هم خاك ايران را فداى گسترش برنامه هاى تروريستى خود ميكند. بودجه كشور را نه براى كارگران و كودكانِ كار و تهيه آب در خوزستان و بازنشستگان كه براى تروريست هزينه ميكند. نيمى از بودجه كشور صرف حزب الله و حسن نصرالله و حوثى ها در يمن و تمام نيروهاى نيابتی در عراق، آيا اينها وطن فروشى نيست؟ منابع طبيعى و تالاب ها و قنات ها و رودخانه را نابود كرده اند (در ايران كمبود آب درحال گسترش است) نابودى جنگلها، نابودى آب و خاك  كه هر روز در حال گسترش است!

احد قربانى در ادامه صحبتهايش گفت: محيط زيست رو به نا بودى است، كار خوراك مردم  فراموش شده است. همه ى سرمايه كشور صرف موشكهاى دوربرد با قابلیت تجهیز به كلاهك اتمى شده است. بى كفايتىِ رژيم در تمامى زمينه ها (به وضوح ) ديده ميشود. بى كفايتىِ سالارى آسيب جدى به منابع ايران زده است. روحانيون در مذاكرات رجز ميخوانند ولى در عمل به ننگين ترين قراردادها تن در ميدهند از قطعنامه صلح (نه جنگ نه صلح) با عراق گرفته تا (وگذارى سهم) درياى خزر، از مديريت كرونا و واكسن تا امضاء قرارداد ٢٥ ساله با چين! وى ادامه داد، نه به جمهورى أسلامى، زيرا هنر ستيز است. اميد كش است، پول، به جاى اينكه صرف بهبود و رفاه و ايجاد اميد براى جوانان و كولبران و گور خوابان شود صرف ترور در منطقه ميشود! نه به جمهورى اسلامى است زيرا همه انتخابات آن مهندسى شده و فرمايشی است. بخشى از نه به جمهورى اسلامى كارگزارانِ به انتخابات رژيم است كه از پيش برايش برنامه ريزى ميشود. همه كارزار هاى آن از شوراى نگهبان براى نظارت استصوابی گرفته تا كانديداهاى بر گزيده بيت رهبرى، (تماما مهندسى شده است)

عضو سوسيال دموكراسى ايرانيان در پايان سخنانش را با جواب دادن به اين سوال كه آرى به كى؟ به پايان برد!

ايران متعلق به همه ماست ايران كثرت گراست، ايرانى كه از تفكرات مختلف تشكيل شده است. او در ادامه گفت ما به فرد خاص نياز نداريم، ايران هزاران رهبر و افراد شايسته دارد، ولى خمينى و خامنه اى فصل الخطاب ندارد، اين نقطه بلوغ اين جنبش است. خطرى كه ايران را تهديد ميكند استمرار جمهورى اسلامى است.
ما تفاوت فكرى بين خودمان را إنكار نمى كنيم، بلكه ساز و كارى براى همكارى می يابيم. در آخر اشاره كرد، براى ساختن ايران و نجات ايران با همكارى هم بسيج ميشويم، در ايران فردا بنا نيست كسى حذف شود يا راى ويژه داشته باشد. هزاران نفرى كه اين بيانيه را امضاء كرده و فردا ها هم امضاء خواهند كرد، رهبرى جمعى جنبش ايران هستند. هر شخصيت و تشكل برنامه هاى خود را براى سازندگى و يك پارچگی و پيشرفت كشور به مردم معرفى مى كند و به ميزان رايى كه مردم به آنها ميدهند و مدت زمانى  كه مردم به آنها ماموريت ميدهند تا در سازندگى همراه مردم خدمتگزار مردم رنجديده باشند.
ما كثرت گرايى – رهبرى جمعى نهادها و ساز و كارهاى دموكراتيك، قانونمند و زماندار را جايگزين ديكتاتورىی مادام العمر ميكنيم. مردم ما هرگاه اراده كنند، ميتوانند براى جامعه، مديريت برگزينند. وى با اين جمله سخنانش را به پايان برد: فصل ألخطاب نظام جمهورى اسلامى فقط راى مردم است.  

اسفنديار منفردزاده: اولين هنرمندى است كه آهنگ متن فيلم را بنيان گذاشت، او در زمينه ى آزادى و دموكراسى فعاليت داشته است. در ابتداى صحبت هايش گفت؛ كارگران ايران ، در طول ١٠٠ سال  گذشته، با عدم تشكل مستقل مواجه بوده اند. هر نظامى كه به قدرت ميرسد تشكل خودش را تحميل ميكند. وى ادامه داد؛ در صورتى ميتوان به تشكل مستقل  كارگرى دست يافت كه آزادى بى قيد و شرط در جامعه وجود داشته باشد. آزادى هاى محدود نمى تواند تشكل كارگرى را شكل دهد. همه با هم براى برانداختن اين نظامِ نكبت (بار) در شورايى بدون چشم داشت فردى فقط حضور نازل براى حق مساوى و نه حق كمتر! شوراى بزرگ تا انتقال قدرت به مردم با قانون اساسى، اين است كه با اين روش ميتواند تمام روياهاى آزاديخواهان شكل بگيرد و اين گام اول است، براى ساختن ريشه اى كه در ايران آغاز شود اميدوارم.

دكتر اسماعيل نورى علاء دبيركل حزب سكولار دموكراتها سخنران بعدى بود. او سخنانش را چنين آغاز كرد، خوشحالم كه كمپين «نه به جمهورى اسلامى» از حمايت شاهزاده برخوردار است كه همراه با نمايندگان سكولار دموكرات ها و نيروهاى حول اين جمعيت  همكارى مى كنند.
برخى ها ميگويند كه ٤٣ سال پيش به اين رسيده اند اينكه هنر نيست. بايد گفت درست است، مكرر گفتن كارى نو و هنرى قابل توجه نيست. اما اهميت، اين كار كهنه در چيست كه سوسيال دموكراسى را واداشته تا براى استقلال ايران، اين كمپين را برپا كنند؟
دكتر نورى علاء مبارزات مردم را با رودى كه به دريا / خليج فارس، ميريزد و اركسترى كه با هدايت رهبرى آن نواخته ميشود مقايسه كرد و گفت: رودخانه، با جاذبه زمين به سمت دريا هدايت ميشود و اركستر با هدايت رهبر! و نتيجه گرفت:
١-بين (حركت) رود و هماهنگى سازها اختلاف زيادى است. اركستر با رهبرى است كه هماهنگ نواخته ميشود.
٢-هيچگاه سازها در هم ادغام نمى شود، هر يك فردانيت و مشخصه خود را در اركستر سازماندهى سازها حفظ ميكند. اين تفاوت سيستم هاى سياسى و اجتماعى است، سيستم هاى اجتماعى براى هماهنگ شدن، هم توافق رهبرى و هم حفظ فردانيت اجزاء لازم است. مبارزه سياسى يك سيستم اجتماعى است. مثل همين سوسيال دموكراسى ايران و يا سكولار دموكراسى ايران و يا تشكل هاى مختلف، جبهه ملى، فرشگرد و يا جمع همين بيانيه موسوم به ١٤تن كه اغلب در زندانند يا سازمان «شهجا» همگى در مسير مبارزه براى برانداختن  سلطه نظام منحوث از ميهن.
ایشان در جايى ديگر از سخنان خود گفت؛ همگى در امر نه گفتن به اين حكومت مطيع يك مقصد است، بدون اينكه فردانيت خود را از دست بدهند. سازها علاوه بر فردانيت خودشان، گروه بندى هم ميشوند. در سيستمهای اجتماعى سياسى هم به جاى اينكه افراد در هم شوند به تقسيم وظايف ميپردازند. به همين دليل است الان بايد نگران خروج بعضى از سازها در همنوايى از اپوزيسيون، اختلاف وظيفه داخل و خارج بود که ممکن است موجب نگرانى شود. ما به عنوان يك سازمان سكولار دموكرات ايران و بخاطر دموكراسى ميخواهم به عنوان آلترناتيو اين حكومت اسلامى را منحل كنيم.
نورى اعلاء چهار مورد را به عنوان راهكار را براى بنيان جنبش ارائه كرد.
١- كوشش براى يك آلترناتيو سكولار دموكراتيك در برابر حكومت اسلامى.
٢- كوشش براى ايجاد اين آلترناتيو در خارج كشور.
٣- كوشش براى هماهنگ سازى فعاليت هاى خارج و داخل است. پشتيبانى از مبارزات داخل كشور، آنها كه در ميدان واقعى قرار دارند. تقسيم وظايف داخل و خارج
٤- كوشش براى ساختن و يافتن نهاد رهبرىِ كل مبارزه سكولار دموكرات ها! متاسفانه اين بخش شكل نگرفته است و ميدانيم تا دريا راه درازى در پيش رو است. ما از كوهسار و سنگلاخهاى فراوانى عبور كرده ايم و امروز همديگر را يافته ايم و اكنون ديگران هم به ما ميپيوندند و نهِ بزرگ را به جمهورى اسلامى ميگويند. تا براى شكل گيرى آلترناتيو و رهبرى هماهنگ و نهايى پيدا كنيم. اين «نه» بزرگ همواره صداى  شكنجه شدگان و تجاوز شدگان راه آزادى است صداى شكنجه شدگان و گريختگان از وطن و همه كسانى است كه در اين راه بوده اند.
دكتر نورى اعلاء، سخنانش را اينگونه به پايان برد: “من دست تمام آزاديخواهان ايران و ملت را به گرمى مى فشارم، آرزوی پيروزى دارم. زنده باد ملت يكپارچه ايران. پايدار باد تماميت سرزمين ايران، نابود باد حكومت جور و ستم و غير انسانى موسوم به جمهورى اسلامى!

آخرين سخنران، در اين نشست آنلاينى عباس واحديان، نويسنده ادبيات داستانى بود. او نویسنده رمان تخيلی «باز گشتِ چنگيز خان مغول» كه بخاطر انتقاد به جنگ و دكانداران دين فروش، مجوز چاپ نگرفت. او خواستار حكومت دموكراتيك و خواهان هرگونه بنده پرستى و قبر پرستى و خرافات است. واحديان خوشحال از اين بود كه خود را پيرامون مهمترين مسئله يعنى رسيدن به يك همبستگى میديد. وى، سخنانش را با ياد شهداى اوايل انقلاب كه بنام پاكسازى، توسط  رژيم خونخوار (خلخالى جتايتكار) اعدام شدند، آغاز كرد. او به اعدامهاى مختلف (از سالهاى دهه ٦٠ تا ٧٨) وی ضمن ياد آورى دهه سياه ٦٠ تا ١٣٩٦ و به كشتار آبان ٩٨ اشاره كرد و به سخنانش اینگونه ادامه داد؛ضرورت تاريخى را عبور از اين رژيم اهريمنى است و گفت؛ به تنهايى حريف چنين استبدادى نيستيم، هيچ گروه و فردى و قومى نمى تواند به تنهايى اين كار را انجام دهد. در بخشى از سخنانش، اشاره كرد ما از ابتدا، ندانستيم كه بايد دور محور همبستگى باشيم، متاسفانه در سالهاى گذشته در درون شاهد، خود زنى هاى اپوزيسيون بوديم! در واقع، اصل ماجرا، يعنى رژيم را فراموش كره بوديم. وی در ادامه گفت؛ با وجود اختناق و سركوب، ما بياينه ١٤ تن را بيرون داديم. اين كاربزرگى بود، زيرا ما از طيف هاى مختلف فكرى اين بيانيه را صادر كرديم. ما خواسته هاى بزرگى را ارائه داديم، آنهم گذار از اين نظام بود.

رژيم سعى كرد كه بين ما اختلاف بيندازد. وقتى نتوانست، اعضاى اين بيانيه را دستگير و زندانهاى طولانى مدت داد. من و همچنين بانو انتصارى، مدتى، زندگى مخفى را آغاز كرديم. انگيزه اين بيانيه چنين بود، چون هر حركتى در خارج صورت ميگرفت و اين باعث ميشد، به نام گروه هاى خارجى مطرح شود. در حاليكه در داخل كشور اين مسائل مطرح نيست. ما با گرايش هاى مختلف، اين بيانيه را امضاء كرديم. براى ما اين شهامتى است كه از طرف امضاء كنندگان صورت ميگيرد. تك تك امضاء كنندگان حاضر شدند تمام هزينه ها را بپردازند، تا (بتوانيم) در مقابل رژيم بايستيم، با اين كار، اعتماد را در داخل كشور بوجود آورده و شوراى همگرايى را در كشور تشكيل داديم و اين مهم بود. واحديان به نكته مهمى اشاره كرد، وى گفت: ما در طول اين ٤٣ سال، هميشه پشت سر مردم قرار داشتيم. ولى فكر ميكرديم كه ما رهبران اليت (نخبه) مردم هستيم. در واقع اين طورى نبود، ما پشت سر مردم بوديم.
وى ادامه داد ما بايد، داراى نهاد و يا شورايى باشيم كه برنامه هاى خود را جلو ببريم، تا مردم بدانند، چكار بكنند. مردم بايد بدانند در هر جا به كى مراجعه كنند. شورا بايد بتواند طرح و برنامه ارائه بدهد تا مردم بدانند كدام برنامه ميتواند مفيد تر باشد، تا از آن براى يك گذار مسالمت آميز و كمترين هزينه استفاده كنيم.
واحديان، به تشكيل «شهجا» اشاره كرد و گفت از روزى كه تشكيل شده مرتب تحت يك سانسور خبرى قرار گرفتيم. مرتب سمپاشی عليه شهجا صورت ميگيرد! وى اشاره به اين موضوع كرد و گفت؛ “همانطور كه ما نميتوانيم براى خارج كشورى ها استراتژى مشخص كنيم همين اعتبار را براى داخل ايران قائل باشند.” دوستان ميخواهند خواست خودشان را بر ما تحميل كنند. ولى اگر نپذيريم با يك بايكوت روبرو ميشويم  وى تقاضا قلبى كرد اين مسئله را رعايت كنيد. وى ادامه داد؛ واقعيت اين است كه ما خواستمان نجات كشور است. اگر ميدانيم كه راهى براى نجات هست چرا دست از حذف يكديگر بر نمى داريم؟ ما در كنار يكديگر كار ميكنيم تا بعد از انتخابات، به مردم واگذار كنيم. دموكراسى يعنى همين كه صندوق راى باشد. در پايان «واحديان» اين سوال را مطرح كرد.
راهكار چيست؟
١- يك كار براى انتخابات (خرداد امسال)، اگر كسى امروز پاى صندقِ راى (رياست جمهورى) رفت، بايد از تمام امكانات يعنى توسعه و…. محروم شود.
٢- در قبال رسانه براى اپوزيسيون، تمام دوستان سليبريتى ها، يك باشگاه تشكيل بدهند تا طرفداران آنها، كه ميليونى است از آن براى فراخوان استفاده كنيم. چون ما تريبونى در اختيار نداريم. بايد اين راهكار را انجام دهيم، چون ما چيزى براى از دست دادن نداريم.
سپاسگزار از جمعيت سوسيال دموكراسى ايران، براى اين فرصت كه به من داده شد.

پايان

************
در مجموع ميتوان گفت چنين همايش هايى، راهكارهاى اساسى براى مبارزه با اين هيولا كه تا بن دندان مسلح است،  ندارد. در مجموع،  راهكار هاى ارائه شده، مفيد فايده واقع نمى شود. تاكنون، هيچكدام از سازمانها و احزاب و جمعيت ها راه حل اساسى براى داخل ارائه نداده اند و در تعجبم كه هيچكدام از اين افراد از مسايل حقوق بشر در ايران حرفى به ميان نياوردند و كمكی كه بايد از سازمانهاى بين الملى گرفت،  اشاره اى نكردند. اميدواريم در نشست هاى بعدى اين بُعد از مبارزه را هم در نظر داشته باشند تا با توجه به راهكارهاى موجود، بتوان به گذار از اين نظام فاشيستى نزديك تر شده و يك گام عملى ترى برداريم. به اميدآن روز. [عباس ( بابك) رحمتى]
Facebook Comments Box

About اختر نیوز

Check Also

اعدام، راه برون رفت خامنه اى از بحران سياه- بابک(عباس) رحمتی

بابک(عباس) رحمتی درس تازه مردم به خامنه اى قاتل! نزديك به سه ماه است كه …

ايران را پس ميگيريم- عباس(بابك)رحمتى

عباس(بابك)رحمتى ده روز از قيام مردم عليه رژيم فاشيستى ميگذرد. قيامى كه اين بار با …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *