شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی)- -در محاق ابلیس

“در محاق ابلیس”

هبوط ِ آدم بود
یا لعنِ ابلیس گجسته ؟
که سر بر نمودنِ این عجوزه ی پیر را
مجال می نمود
و مرا
جهنم ِ در محاق ِ ردای تو
به دایره ی  وهم  هم
محال می نمود

دریغ و درد
که طلسم ِ چشمه ی حیات ِ خضرم
ز آهِ گیاه
و فغانِ جان
نگشود
و نخوت ِ بودنِ تو
کفایت ِ سوگواری ی زمینم بود

آنجا که توئی
شمشیری
در عشق نهاده اند
که فریب در سخن است
و پرنده ی مهر را
به دشنه ی وحشت
نشانه می‌کنند

تو
بر خاک
چنان در نگریستی
که روئینه ای بر علف

و دریغا
سار و سرود و سرو و ستاره
که تاوانِ بودنِ تواند

پور مزد کافی (منظر)

اسفند ۲۵۵۰  ملی  (۱۳۷۰)
فوریه ی ۱۹۹۲ _  آلمان

Facebook Comments Box

About مجید شمس

Check Also

شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی) – در مصاف گل

“در مصاف گل” سخت است با خیالت لختی کنار بودن از گل سخن شنفتن با …

شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی) –پریشانی

و این گزینه کجا بود؟  که بنشسته ام بود بر گلوگاه صبح به تیغ تا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *