موشک بالستیک خیبر یا انتقال تاسیسات اتمی به اعماق کوه‌های زاگرس؟- دکتر جلیل روشندل


دکتر جلیل روشندل
رسانه‌های دولتی ایران خبر از آزمایش موفق یک موشک بالستیک با نام «خیبر» دادند که در واقع جدیدترین نوع از خانواده موشک‌های خرمشهر است. این موشک با سوخت مایع کار می‌کند، برد آن ۲۰۰۰ کیلومتر است، و مجهز به یک کلاهک جنگی ۱۵۰۰ کیلوگرمی است. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران از این موشک با عنوان «جدیدترین موشک مُهلک ایران» نام برد و اضافه کرد که «از جمله ویژگی‌‌های بارز موشک خرمشهر، برخورداری از سامانه هدایت و کنترل در فاز میانی پرواز است» ( ایرنا، ۴ خرداد ۱۴۰۲). سرعت این موشک در خارج از جو زمین به شانزده برابر سرعت صوت و در داخل جو زمین به هشت برابر سرعت صوت می‌رسد.
مناسبت رونمایی از این موشک سالروز آزادی خرمشهر است و اصولا نسل اولیه موشک‌های ایرانی برای دفاع در دوران جنگ با عراق تولید شده‌اند، ولی نام «خیبر» در فرهنگ شیعه یادآور یکی از غزوات (جنگ‌های) صدر اسلام است. برخی از تاریخ‌نویسان آن جنگ را پیروزی لشکر اسلام بر یهودیان توصیف می‌کنند و برخی دیگر کنده شدن در قلعه خیبر را نشانی از رشادت حضرت علی می‌دانند.
در شرایط کنونی، آزمایش این موشک بیش از اینکه مفهوم دفاعی داشته باشد، به معنای تهاجم به اسرائیل تعبیر شده است. به همین علت، آزمایش آن واکنش‌های گوناگون اروپا و آمریکا را به دنبال داشته است. استناد کشورهای غربی به پیوست «ب» قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و توافق اتمی برجام (۲۰۱۵) است که در آن جمهوری اسلامی ایران از هرگونه فعالیت برای تولید، پرتاب، یا کاربرد فناوری موشک‌های بالستیک منع شده است. جمهوری اسلامی ایران پیوسته استدلال می‌کند که اولا تسلیحات ایران جنبه دفاعی دارد، و ثانیا چون ایران تسلیحات اتمی ندارد، بنابراین استفاده از موشک‌های بالستیک مشمول این قطعنامه نمی‌شود. در عین حال، پس از آزمایش اخیر، امیر محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد که این موشک می‌تواند کلاهک‌های جنگی متعددی حمل کند. از دیگر قابلیت‌های اعلام شده این موشک، رادارگریزی و توانایی عبور از پدافند هوایی دشمن است.
افزون بر این ویژگی‌ها، برد ۲۰۰۰ کیلومتری خیلی بیشتر از فاصله مرزهای غربی ایران تا اسرائیل است و حتی بخش‌هایی از اروپا نیز در دایره چنین بُردی قرار می‌گیرد. ایالات متحد آمریکا و اتحادیه اروپا مخالف توسعه برنامه موشکی ایران هستند و آن را مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت می‌دانند. به‌رغم این مخالفت‌ها، جمهوری اسلامی ایران با ادعای دفاعی بودن این توانایی‌ها همچنان برنامه تسلیحاتی خود را توسعه می‌دهد.
آنچه به نگرانی‌های آمریکا و اروپا دامن می‌زند، از دو منظر قابل بررسی است:
اول، تحویل پهپادهای ایرانی به روسیه که در حال جنگ با اوکراین است. در کنار تحویل این پهپادها، بارها از امکان تحویل موشک‌های بالستیک نیز صحبت شده است و حتی سخن از آموزش نیروهای روسی برای استفاده از تسلیحات ایران به میان آمده است. روشن است که تحقق چنین قصدی ناقض ادعای «دفاعی» بودن این تسلیحات است.
موضوع دوم، درگیری‌های کلامی و تبلیغاتی، و حتی عملی با دولت اسرائیل، به موازات ساخت، آزمایش، و تبلیغ توان تسلیحاتی ایران است. نیروهای نیابتی ایران در این درگیری نقش عملی دارند. ابتدا آیت‌الله علی خامنه‌ای در سخنرانی‌اش (۱۳۹۴) یک مدت ۲۵ ساله را برای نابودی اسرائیل تعیین می‌کند. مدتی می‌گذرد و هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اما، اخیرا حجت‌الاسلام و المسلمین عباس محمدحسنی، نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در سخنرانی ر وز قدس گفت: «طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته، تا ۱۹ سال دیگر هیچ نشانه‌ای از اسرائیل باقی نخواهد ماند.» (خبرگزاری فارس، ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱)
باید در نظر داشت که سرداران سپاه در توصیف دستاوردهای نظامی‌شان، همواره صحبت از این می‌کنند که تسلیحات ایران می‌تواند به «پایگاه دشمنانش مانند اسرائیل و آمریکا در منطقه» برسد. اما یک موشک که نمی‌تواند یک موجودیت سیاسی را نابود کند. هزاران موشک روسی بعد از یک سال جنگ در اوکراین هنوز نتوانسته است چنین کاری کند. در ایران تبلیغات ادامه دارد. کمتر از سه سال پیش، به دنبال رونمایی از موشک بالستیک قدر، وب‌سایت خبر آنلاین برای توصیف آن موشک این تیتر را زد: «موشک ایرانی که اسرائیل و پایگاه‌های نظامی آمریکا را به‌راحتی هدف قرار می دهد». (خبر آنلاین، ۲۵ مرداد ۱۳۹۹) بنابراین، باید نتیجه گرفت که آزمایش یک موشک بالستیک با مشخصات داده‌شده نمی‌تواند فقط برای دفاع باشد.
بحثی که اکنون دوباره به سرلوحه خبرها بازگشته است این است که آیا آزمایش موشک بالستیک خیبر ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ است یا خیر. پشتوانه استدلال جمهوری اسلامی ایران «قصد دفاعی» است. استدلال طرف مقابل این است قصد دفاعی با تهدید زبانی قابل تجمیع نیست. به عبارت دیگر، نمی‌توان همه امکانات تهاجمی را ردیف کرد، ولی گفت ما قصد دفاع داریم.
تهدیدهای متقابل ایران و اسرائیل فقط ابعاد کلامی ندارد. حمایت از دشمنِ دشمن ساده‌ترین شیوه است. ایران به گروه جهاد اسلامی پول می‌دهد تا اسرائیلی‌ها را بکشند. اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، روز ۲۲ اردیبهشت در مشهد گفته بود: «بر حسب فرمان رهبر انقلاب، همه در حد استطاعت‌مان از جبهه مقاومت حمایت می‌کنیم تا اضمحلال کامل رژیم صهیونیستی محقق شود». ظاهرا این «حد استطاعت» چیزی برابر با «۵ میلیون دلار برای هر روز جنگ است». (رادیو فردا، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲) به نظر خیلی ارزان نیست؟ این در شرایطی است که آمریکا سالانه سه میلیارد و هشتصد هزار دلار کمک نظامی به اسرائیل می‌کند که از خودش دفاع کند.
اما هنوز کسی نمی‌داند که دو کشور ایران و اسرائیل چه وقت تهدیدهای خود را عملی می‌کنند و به اقدام نظامی متوسل می‌شوند. نتانیاهو هر روز در مورد آمادگی اسرائیل برای اجرای عملیات نظامی علیه ایران سخنرانی می‌کند. در مقابل، ایران موشک‌های جدیدش را آزمایش می‌کند. آنچه مسلم است، جمهوری اسلامی ایران با انبارهای موشکی و پهپادی‌اش می‌تواند جنگی را آغاز کند، ولی نمی‌تواند برنده آن باشد. با تسلیحات متعارف نمی‌توان به یک کشور اتمی حمله نظامی کرد، حتی اگر موشک‌ها ۲۰۰۰ کیلومتر بُرد داشته باشند. تنها به این شرط ایران می‌تواند وارد رویارویی نظامی با اسرائیل شود که توان بازدارندگی چشمگیری داشته باشد، و این توان بازدارندگی نمی‌تواند فقط از نوع متعارف باشد. حتما باید اتمی باشد. به عبارت دیگر، موشک خیبر صرفا هیاهوی بسیار برای هیچ است!
اما از طرف دیگر، شاهدیم که ایران تاسیسات اتمی خود را به عمق ۸۰ متری و ۱۰۰ متری زیر کوه‌های سنگی زاگرس می‌برد تا برای پیاده کردن استراتژی اتمی و بازدارنده آماده شود. هم‌زمان، در پی تشدید تنش‌‌ها با جمهوری اسلامی ایران بر سر برنامه هسته‌ای این کشور، ارتش آمریکا تصویرهایی از بمب قدرتمند سنگرشکن خود منتشر می‌کند که برای نفوذ به اعماق زمین و تخریب تاسیسات زیرزمینی طراحی شده است.

نقل از ایندیپندنت فارسی

Facebook Comments Box

About مجید شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *