خامنه اى سَنبل جنايت و نا اميدى- بابک رحمتی

بابك رحمتى

علی خامنه‌ای، رهبر مفلوك ولايت فقيه جمهورى آدمكش اسلامی، بار دیگر خیزش انقلابی” زن زندگى آزادى” ِمردم ایران را به «اتاق‌های فکری» کشورهای غربی نسبت داد و با حمله به چهره‌های سرشناس مخالفان گفت؛ مقامات ارشد کشورهای غربی با مخالفان حکومت «عکس یادگاری گرفتند» و «فکر می‌کردند کار جمهوری اسلامی تمام شده است».اين در حالى است كه امروز مهدى نصيرى مدير مسئول روزنامه ى كيهان يكى از ريزشى ها هم از جنايات خامنه اى ميگويد.
خامنه‌ای كه در مراسم سی‌وچهارمین سالمرگِ روح‌الله خمینی سخن ميگفت، اشاره كرد: «در خارج برخی سیاستمداران سطوح بالای دولتی با دشمنان (مخالفان حکومت) عکس یادگاری گرفتند. طراحی آنان طوری بود که فکر می‌کردند کار جمهوری اسلامی تمام شده است. احمق‌ها باز هم اشتباه کردند.» خامنه‌ای در سخنرانی خود از سرکوب این اعتراضات و جنايات آتش به اختياران خود دفاع کرد و گفت: «جوان‌های متعهد در خیابان‌ها و دانشگاه‌ها کارهای بزرگی انجام دادند. بسیج دانشجویی در دانشگاه‌ها و بسیج اقشار در تمام شهرها به وظایف خودشان عمل کردند.» يعنى تائيد ، بسيجى ها با شليك گلوله هاى ساچمه اى و نابينا كردن دختران و پسران و جوانان كشور مد نظر خامنه اى بود كه توانستند بار ديگر رژيم را از سقوط نجات دهند و اين تكاندهنده بود.
در طول اين چهل و چهار سال جمهوری اسلامی ( و رهبرانش) هرگز اعتراضات مردمی و گروه‌های مختلف منتقد یا مخالف خود را به رسمیت نشناخته و با مرتبط عنوان‌کردن آن‌ها به خارج از کشور، این اعتراضات را به دشمن نسبت داده و به‌طور کامل سرکوب کرده اند.
رهبر ولايت فقيه رژيم فاشيستى مذهبى ، در سخنرانی خود، در سال‌مرگ روح‌الله خمینی ، همچنین اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی» را بار دیگر «تلاش دشمن» علیه جمهوری اسلامی خواند و همچون گذشته مدعی شد که این اعتراضات با «پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و رسانه‌ای دستگاه‌های امنیتی غربی انجام شد». در همين رابطه براى پاسدارانش به خاطر سركوب و وحشى گرى ها ، سانديس تعارف كرد و بارديگر اميد بخشى كرد و گفت : هركه ايران را دوست دارد ترويج نااميدى نكند! در حاليكه خبر داريم ، بسيارى از سركوبگران ريزش كرده و در مجموع نيروهاى پشت كرده به خامنه اى ، در اتاقهاى دربسته هم از وضعيت كنونى نااميد شده اند. به خاطر همين مرتب سعى دارد به نيروها و آتش به اختياران خود، تزريق اميد كند.اميد با سركوب براى بقا!
معنى اين حرف خامنه اى چيست؟ اين تاكتيك هميشگى خامنه اى است .اين توصيه ها براى فرار از مسئوليت بوده و هست، اما اين سخنان معنى ديگرى هم دارد؛ براى كسى كه براى اولين بار از اميد در ايران سخن راند، راستى چرا خامنه اى امروز اين حرفها را ميزند؟ سركوب و كشتار ديكتاتورى كه چهار برابر ديكتاتور هاى ديگر كشورها جنايت ميكند. آيا اميدى به ماندن چنين ديكتاتورى هست كه به نيروهاى خود اميد تزريق ميكند؟ خامنه اى پز ايران دوستى به خود ميگيرد و درحين حال، ميخواهد بگويد هيچكس ايران را به اندازه ما دوست ندارد! يعنى اينكه؛ ما ايران را دوست داريم و بخاطر همين چشم جوانان ايران را براى اين دوست داشتن در مياوريم !!
خامنه اى مي داند كه جامعه ايرانى او را نمي خواهد. قصد او فقط اميد دادن به نيروهاى فشل شده اى است كه مزد ميگيرد و فقط سركوب مي كند . رهبر خودخوانده در حالي كه در ابتدا، مي گفت؛” بايد خون گريست به جامعه ى اسلامى كه من رهبرش باشم” اگر دور از شعار و إحساسات، واقع‌بینانه و حقیقت‌جویانه به موضوع بپردازیم. همينطور هم شد. او مي دانست در درونش چه مي گذرد. چرا که سخن ایشان، تعارف یا شعار نبود، بلکه بیان یک معرفت درونى و بصیرانه از قلبى بدكينه بود، كه چنين عنوان شد. پس آن که اهل درك بود، درک کرد و آن که نبود، هم خوشحال شد و گمان ميکرد که از فروتنى است كه چنين ميگويد! اكنون پس از سه دهه ، همگان ميدانند با رهبر خودكامه ،چه بر سر مردم آمد؟ به حال مردم ايران به خاطر رهبرى خامنه اى خونها ريخته شد و چشمها در آورده شد و جوانهازتدانى شد و كمر ها در سطل اشغال خم شد آيا نبايد به حال مردم خونِ گريست؟ حاكميت خمينى و بعد انتصاب خامنه اى يك فايده داشت اگر كتابها در مورد اسلام و عمامه و ملا خوانده ميشد به اندازه اين چهار دهه نمى فهميديم كه در درون مايه اسلام از نوع ولايت فقيه اش چه هجوياتى و چرندياتى نهفته است؟ اكنون بيشتر مردم ايران و حتی جهان ميدانند كه چه اتفاقى در ايران افتاده است؟! ،’ بيشترين ايرانيان، نه اسلام ، نه ولايت فَقِيه و نه خامنه اى را قبول دارند و نه دوست دارند با قوانين اسلامى زندگى كنند، و نه استراتژيكى آنرا عملى كنند. امروز كه عِرق ناسيوناليته (ملى گرايى ) بر افكار ايرانيان افزون شده ، خامنه اى هم كم كم تغيير موضع داده و از ايران ميگويد در حاليكه بارها هم به دانشجوي ايرانى هم به بانوان و هم كارگران ايرانى و هم به راى دهندگان در جنبش سبز و آموزگاران بارها و بارها، توهين كرده است و مستقيم و غير مستقيم آراى مردم را مهندسى كرده و دزديده است و راى خود را به حساب آن ريخته كه نظرش به او نزديك بوده است! ديروز با مطرح كردن جسم ناقص ( ناقص العقل) امروز با مطرح كردن دوستى با ايران و زنده كردن اميد در دل آتش به اختيارانش، مي خواهد باز شايد شورى به انتخابات آينده بدهد. در واقع با اعلام اينكه ما ايران را دوست داريم مظلومت خود را به اندك طرفداران و جيره خوارانش نشان داد.
دوست داشتن خامنه اى با دوست داشتن ديگران فرق اساسى دارد. بگذاريد روشنتر بنويسم ، معناى ايران دوستى، از نظر خامنه اى، يعنى هركس با ما نباشد دوست داريم آنها را بكشيم !دوست داريم دستگيرش كنيم تا ايران را يعنى (اسم مستعار؛ ما را) دوست بدارد! خامنه اى حرفى براى اميد بخشى ندارد.اگر مردم و ايران را دوست ميداشت ؛ با اين همه سرمايه هاى زير زميني و با اينهمه استعدادها نهفته در ايران ، باعث فلاكت مردم نمى شد و فقر و گرسنگى را ترويج نمى داد! برعكس عملكرد جنايتكاران خامنه اى نشان ميدهد ترويج نااميدى در جامعه بيشتر شده است ، بخاطر فضاى امنيتى كه بوجود آورده است جوانان و نخبه هايى كه توانش را دارند به خارج كشور ميگريزند[١] تا باز اينها به جنايات خود ادامه دهد! در اصل خامنه اى ميگويد: ما اعدام ميكنيم تا اميد را در دل آتش به اختياران خود زنده كنيم! ما وضعيتى براى براداران قاچاقچى بوجود آورديم تا نفت را نه از پالايشگاه ها كه از هر جا كه نفت بيرون آيد بيرون بياورند و در هر جا كه خواستن بفروشند!
خامنه اى، دست برادران قاچاقچى را باز گذاشته است تا از شير مرغ تا جان آدميزادرا قاچاق كنند تا اميد را در دل پاسداران كه ِحافظ منافع او هم هستند را زنده نگه دارند! تا كشور را به جايى برساند كه در تمام زمينه ها در قعر جداول جهانى قرار گيرد. خامنه اى ميگويد ما ركورد زديم ، ما كارى كرده ايم كه ورزشكاران هر طورى كه ما خواستيم مسابقه بدهند! هركس هم نمى خواهد به خارج برود.ورزشكاران را از بازى با اسرائيلى ها منع كرديم در حاليكه فلستينى ها با آنها بازى ميكنند! ورزشكاران را از خانه خود ( تيم خودشان) اخراج كرده و اجازه نداديم در تيّمى كه به او نياز داشتن و براى او احترام قائل بودند بازى كنند(ورياغفورى ) و كسانى كه ركورد دار در بازيهاى جام برتر بودند از كشور بيرون رانديم ( فرهاد مجيدى نمونه بود) وريا غفورى كه براى هميشه از فوتبال كنار ميرفت براى روز بدرود از فوتبال او را دستگيرى كرده و به اوين مي برند اين يعنى اميد را در دل آتش به اختياران زنده كردند!
خامنه اى ميخواهد بگويد؛ نااميد نشويد دختران را به هر بهانه اى دستگير كنيد و به بازداشتگاهها و زندانها ببريد و هرگونه تجاوز و تعدى را بر آنها روا داريد. اين خواست ولايت فقيه أست كه در اين كشور اجرا ميشود قانون اساسى در كتابهاست و نه آنچه مردم ميگويند ! در پايان به جهانيان هشدار ميدهيم ،خامنه اى نزديكترين زمان به ساختن بمب اتم قرار گرفته است. به فتواهاى پوشالي او گوش نكنيد او در صدد ساختن بمب اتمى است تا اميد در دل تروريستهاي خود و تروريست هاى اجاره اى اش را بيشتر كند.او با دروغ و با تكيه به اسلام و خدا و قرآن و طرح فتوا به دنيا دروغ گفته است و كوچكترين غفلت از او ، رژيم تروريست پرورش را به بمب اتم هم خواهدرساند. اين خواست اصلى خامنه اى است.
خامنه اى در تمام كارها دخالت مستقيم دارد، در مورد غنى سازى اورانيوم و ساختن بمب اتم نظارت ويژه دارد. ولى، باز مانند هميشه به شكلى از مسئوليتها شانه خالى كرده و زير بار جنايات خود نرفته و نمى رود اين خاصيت تمام ديكتاتورهاست ، هميشه با دروغ و فريب ميخواهند جامعه را به انحراف بكشانند، اما مردم ايران زمين، از اين گونه دروغها بسيار شنيده اند و ديگر فريب اين خزعبلات را نمى خورند. مردم ايران ميدانند ديكتاتور يكبار شكست ميخورد و بايد اين شكست را به او تحميل كرد و آن زمانى است كه از شكست هاى خود پل پيروزى بسازيم.
————————————————————————
[١] https://www.iranintl.com/202306230420

Facebook Comments Box

About مجید شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *