انقلاب، تاريخ و ساعت ندارد- بابک رحمتی

بابك رحمتی

شرايط كنونى ايران، فاز سرنگونى را طى ميكند ،بعضى ها ميگويند، به اين امر باور داشته باشيم ولى براى سرنگونى تاريخ و ساعت مشخص نكنيم. عمامه داران هر روز ضعيف تر از گذشته شده اند ، مردم براى ٢٥ شهريور آماده ميشوند. از هم اكنون لرزه بر اندام رژيم افتاده است، بطوريكه سحنگوى بيت خامنه اى از دادن آزادى هاى مشروح به مردم ميگويد، كه اين خود هم قدرت مردم را نشان ميدهد و هم ضعف و ترس دشمن مردم! درواقع، اين موضعگيرى، هم نشان دهنده اختناق مطلق در طول ٤٤ سال گذشته در ايران است و مي توان گفت اين يك عقب نشينى است كه انقلاب نوين به خامنه اى و دولت برگزيده اش تحميل كرده است . هرچه جلو تر مي رويم بر قدرت و تحربيات مردم ايران زمين افزوده مي شود. اين خود از وجود قدرت انقلاب است.
بايد گفت ؛رژيمِ سركوبگر هم از نظر سياسى و هم از نظر اجتماعى و اقتصادى شكست خورده است . تورم افسار گسيخته به بالاى ٦٠ درسد رسيده است بى برنامه گى در اقتصاد قيمت اجناس را چندين برابر كرده است براى نمونه، وسايل نوشت افزار ها، به قدرى گران شده است كه بيش از ٢٧ در سد از كودكان از تحصيل باز ميمانند. دولت در گل مانده رييسى قاتل، به هيچ عنوان نمى توانند سر و سامانى به اقتصاد ورشكسته كشور بدهد. فساد و رانت سراسر كشور را قرا گرفته است و با اقتصاد بيمار به ساحل نجات راه پيدا نخواهدكرد .براى چنين رژيمى جز سرنگونى ، تصورى ديگر نمى رود. پيش از بيست ميليون تن زير فقر مطلق زندگى ميكنند ، و هر روز بر زباله گرد ها و قبر خوابهاي شهرها افزوده ميشوند.سرمداران رژيم از جمله خامنه اى و رئيسى، قاتلان جوانان ايران تنها راه حل را در سركوب ميبينند. از طرفى تلاش دارند هر امتياز را به غربى ها بدهند تا بتوانند اين اقتصاد ورشكسته و تورم را مهار كنند. رژيم با گروگانگيرى ميخواهد حل معضل كند، اين در حالى است كه همه ميدانيم اقتصادى كه تورم زا شد نه در قفس و نه در مشت ميتوان آنرا مهار كرد. تورم با تمام مشكلاتش همچون سيلى عظيمى تمام اقشار را در بر گرفته كه تحت فشار روز افزون كمر تمامى دهك ها را خم خواهد كرد.

در چنين شرايطى است كه به سالگرد انقلاب نوين ايران نزديك ميشويم. رژيم فاشيستى مذهبى با اينكه ميداند سركوب و اختناق نتيجه اى نداشته و نخواهد داشت، از سه ماه قبل بر شدت سركوب و بگير و ببند ها افزوده است. عمامه داران قصد آن داشته اند كه فضاى كشور را كاملا پليسى نظامى و امنيتى كنتد تا بيشتر بر سركار بماند. رژيم فاشيستى مذهبى كار را به جايى رسانده است كه دانشگاه ها را به پادگان تبديل كرده و دست به اخراج دانشگاهيان زده است تا مداحان و روضه خوانها را بجاى استادان برجسته بگمارد. اينها نشان از ترس يك رژيم درمانده است كه دست به پاكسازى هاى بى مورد دانشگاهها ميزند. امروز با طرح تازه جایگزینی دانشجویان و اساتید توسط نیروهای خودی و اعضای شبه نظامی «حشدالشعبی عراقى»، میتوان بخوبی طرح دوباره انقلاب ضد فرهنگی حکومتیان را در دانشگاهها مشاهده کرد. آنها تلاش دارند تا همبستگی سراسری دانشجویان را درهم بشکنند و این اقدامات خود را با پاک کردن صورت مسئله که همانا از میان بردن ابزار و لوازم ضروری شکل گیری آن است, تحقق بخشند. اين چنين برخوردى نه در دانشگاه ها كه هر كجا بتواند دست به جعلى سازى ميزند، تا بتواند موج اعتراضاتِ را خنثی كند! با چنين وضعيتى چگونه ميتوان شرايط را براى سرنگونى هموار تر كرد تا بتوان رژيم را به زير كشيد؟
از روز نخست گفته ايم كه قدرت مردم فقط در كف خيابانها است كه نشان داده خواهد شد؛ يعنى حضور ميليونى مردم است كه سركوبگران را آچمز خواهد كرد و قدرت مردم را هر روز بيشتر خواهد كرد. اينبار از قبل آماده تر باشيم و با حركات جمعى خود اجازه ندهيم سركوبگران آنگونه كه خواستند عمل كنند. همانطور كه قبلا هم ياد آورى كرديم سازماندهى نيروهاى ميدانى ميتواند قدرت ما را بيشتر كند و ضربات بر پيكر رژيم را تداوم بخشد. فاز سرنگونى شرايط بسيار سختى است ، ما نمى دانيم در اين فاز پسا سرنگونى چه اتفاقاتى خواهد افتاد؟ از پيشا سرنگونى تا پسا سرنگونى كه به آن دوران انتقال هم ميگويند مقطع بسيار مهمى است . بايد به خاطر داشته باشيم در اين شرايط حساس اوباشان و خرابكارانه و لمپن هاى سياسى ميتوانند مرتب چوب لاى چرخ بگذارند. از شايعه پراكنى تا اخلال در كارهاى انقلاب و… آنها بدنبال كارشكنى هستند . پس بايد هوشيار بود.در اين فضاى ناامن كه گروه هاى سركوب هر كارى كه ميتوانند انجام ميدهند بايد جمعى حركت كرد و اجازه نداد كسى را دستگير كنند.
مسئله ديگر اينكه در دوران انتقال رژيم براى اينكه كنترل امور را در دست گيرد به اختلافات افكنى روى ميآورد ، از جمله قصد دارد شخصيتى كه در ميان مردم محبوبترين است را به هر طريقى ضربه بزند. زيرا در چنين شرايطى چنين شخصيتى ميتواند تاثيرات زيادى در اين انقلاب داشته باشد. اين فرد ميتواند در دوران انتقال كه حداقل براى مدت كوتاهى ، جو آشوب و آنارشى بوجود ميآيد، مردم از شخصيتى حرف شنوى دارند كه محبوب باشد. اين شخص چه كسى ميتواند باشد، كه از خونريزى و براه افتادن حمام خونِ جلو گيرى كند؟ از طرفى شاهزاده رضا پهلوى به نيروهاى سركوبگر بارها گفته است كه تا دير نشده است به سمت مردم بيايند تا از كشتار بيشتر جلوگيرى كنيم و تلقات و خسارات را به حداقل برسانيم.
دو مرحله مهم در انقلاب:
در فاز انتقال تا فاز سرنگونى كه ساعت و روز مشخصى ندارد بايد هوشيار بود. ما تنها دو راه داريم، ١- تلاش براى سرنگونى تا رسيدن به صندوق هاى راى براى انتخاب نوع حكومت و …٢- انفكاك و شك انداختن (تشكيك ) كه كوتوله هاي هاى سياسى متخصص چنين شرايطى هستند تا فضاى آنارشي و خونريزى بوجود آورند . از اين دوراه ، راه انقلاب مشخص است ، سرنگونى براى صندوق راى و پيروزى انقلاب نوين ايران است. پس تلاش كنيم ترديدها را از بين ببريم تا دوران انتقال و يا گذار را بخوبى طى كنيم.
سخنى با مردم ايران:
مردم ايران بدانند روز ٢٥ شهريور ١٤٠٢ روز سرنوشت براى ايرانى است. اين روز سالگرد انقلاب نوين و قتل دختر ايرانى ، مهسا/ ژينا امينى است؛ يك روز سرنوشت ساز براى تغيير ايران است و هر ايرانى در قبال اين روز وظيفه سنگيني بر دوش دارد. ما در اين روز ميتوانيم بار ديگر به جهانيان و دولتهايشان نشان دهيم كه اكثر ايرانيان اين رژيم آدمكش و جنايتكار را نمى خواهند. انقلاب نوين ايران دوران اوليه را پشت سر گذاشته و به دوره بلوغ خودش رسيده است . اين افت و خيزها انقلاب را به دوران بلوغ وارد كرده است و به پيروزى خواهد رساند. بايد گفت بسته به نوع مبارزات مردم دارد، مردمى كه در صحنه حضور داشته باشند زودتر به پيروزى خواهند رسيد. باز تكرار ميكنيم انقلاب نوين ايران مانند انقلابات ديگر ، نه روزِ مشخصى دارد و نه ساعتى كه بتواند بر آن انگشت گذاشت؟ قدر مسلم اين است ، نظامى كه در تمامى ابعاد شكست خورده و ورشكسته شده است بزودى فرو خواهد پاشيد. شرايط ايران ،طورى كه قابل پيش بينى نيست اما باز تكرار ميكنيم ، حضور مردمان ايران در اين روز و روزهاى ديگر اين فروپاشى را زودتر خواهد كرد.شك و ترديد ما را به جايى نخواهد برد ، اراده مصمم و پتانسيل بالاى مردان و بانوان ميدانى ، انقلاب نوين را به پيروزى خواهد رساند و ايران را به جايگاه واقعى خود ، خواهد رساند.

“گر مرد رهى ميان خون بايد رفت
وزپاى فتاده سرنگون بايد رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت”
«عطار»

Facebook Comments Box

About مجید شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *