بحران دموکراسی در آمریکا- دکتر جلیل روشندل

دکتر جلیل روشندل
این روزها دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا، تیتر اول بسیاری از رسانه‌های آمریکایی را به خود اختصاص داده است. رسانه‌ها و دستگاه قضایی ایالات متحده تلاش او برای تغییر دادن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۲۰ و تحریک طرفدارانش برای حمله به کنگره (۶ ژانویه ۲۰۲۱)، با هدف جلوگیری از تایید انتخاباتی را که جو بایدن برنده آن اعلام شد، موشکافی می‌کنند. هرچند جو بایدن در نهایت به‌عنوان رئیس‌جمهوری قدرت را در دست گرفت، اما دونالد ترامپ هنوز اعتقاد دارد که در انتخابات تقلب شده و خود او رئیس‌جمهوری قانونی آمریکا است.
ترامپ اولین رئیس‌جمهوری آمریکا است که درمجموع با ۹۱ اتهام جنایی روبرو شده است. (ساعت خبر، ای‌بی‌اس، ۱۵ اوت). علاوه بر جریان داشتن این پرونده‌های جنایی در دادگاه‌های فدرال و ایالتی، دو پرونده مدنی نیز علیه او تشکیل شده و این اوضاع هر روز و ساعت به ساعت در حال تغییر است. بسیاری معتقدند که طرح این پرونده‌ها با انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ ارتباط مستقیم دارد. گرچه مراحل گزینش نامزد نهایی جمهوریخواهان در انتخابات تازه آغاز شده است، اما تاکنون دونالد ترامپ (۷۷ ساله) همچنان نامزد پیشتاز جمهوری‌خواهان در رقابت‌های انتخاباتی درون‌حزبی است.
در آن سوی رقابت، جو بایدن (۸۰ ساله) قرار گرفته است که به‌دلیل سن بالا و رفتارهای گهگاه غیرعادی‌اش، که نشان از فراموشی‌های لحظه‌ای حتی در حین انجام امور روزانه دارد، سوژه رسانه‌هایی است که بر عامل پیری او تکیه می‌کنند. در همین راستا کامالا هریس، معاون جو بایدن، در یک برنامه تلویزیونی ضمن ابراز اطمینان از اینکه او و بایدن «در انتخابات مجدد پیروز خواهند شد»، ایده احتمالی حضورش در نقش رئیس‌جمهوری را «فرضی» دانست، اما گفت این «آمادگی» را در خود می‌بیند.
هر معاون رئیس‌جمهوری می‌داند که وقتی سوگند یاد می‌کند باید کاملا از مسئولیت بر عهده گرفتن شغل ریاست‌جمهوری آگاه باشد. ولی همین اشاره کاملا هریس نشان‌دهنده نگرانی تیم جو بایدن از وضع جسمی او است که در صورت پیروزی در انتخابات، باید بتواند تا سال ۲۰۲۸ انجام وظیفه کند یا احتمالا بر اساس نظر پزشکان، مسئولیت را به معاون اولش منتقل کند در تصویری دیگر، رئیس‌جمهوری ۸۰ ساله و سناتور میچ مک‌کانل، رهبر ۸۱ ساله جمهوری‌خواه مجلس سنا قرار دارند که به تعبیری، پوشش سیاسی به یکدیگر می‌دهند. هردو- بایدن و مک‌کانل- از پاسخگویی به سوال‌های خبرنگاران در مورد سن زیاد و مشکلات سلامت طفره می‌روند. نگرانی‌ها در مورد سلامت این دو روزافزون است.
مک‌کانل تاکنون دو بار در برابر دوربین خبرنگاران به مدت چند ثانیه به حالت «فریز» و بی‌حرکت ایستاده و قادر به سخن گفتن نبوده است. مشکلات تندرستی مک‌کانل امکان حمله به وضع سلامت بایدن به‌عنوان عامل تبلیغاتی برای جمهوری‌خواهان را مسدود کرده است. در حقیقت، قضیه به‌ معما بدل شده است، زیرا نمی‌توان ضعف و پیری بایدن ۸۰ ساله را دید، اما ضعف و پیری مک‌کانل ۸۱ ساله را نادیده گرفت.
هر دو حزب نیاز دارند در ساختار حزبی و نمایندگی از جانب مردم، به نوسازی و جوان‌گرایی بپردازند تا بتوانند دموکراسی آمریکا را نجات بدهند. قضیه سن و سال رهبران حزبی و سناتورها به همین یکی دو مورد ختم نمی‌شود. دست‌کم ۱۰ نفر در کنگره آمریکا حضور دارند که اغلب چندین دهه است در کار سیاست‌اند و بالای ۸۰ سال سن دارند. برای نمونه، دایان فاین اشتاین، سناتور ۸۹ ساله (دموکرات) اخیرا اعلام کرده است که پس از پایان دوره‌اش در ۲۰۲۵ برای انتخابات بعدی داوطلب نخواهد بود. او از ۱۹۹۲ سناتور ایالت کالیفرنیا در کنگره آمریکا است. در مقابل چاک گراسلی، سناتور ۸۹ ساله (جمهوری‌خواه) از ایالت آیوا است که کارش را از سال ۱۹۸۱ شروع کرده است.
دو حزب بیشترین کوشش خود را صرف این کرده‌اند که با نمایندگان فعلی در کنگره به رقابت با هم بپردازند. از زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ تا به امروز این رقابت بسیار تنگاتنگ بوده است و حتی در دوره‌ای در سنای آمریکا هر دو حزب به تعداد مساوی نماینده داشته‌اند و برای اینکه این تساوی برهم بخورد تا بتوانند لایحه جدیدی را به تصویب برسانند، لازم بود که معاون رئیس‌جمهوری از حق رای خود در سنا استفاده کند.
درواقع نوگرایی و جوان‌گرایی در احزاب آمریکا اولویتی ندارد و هیچ‌یک از دو حزب نتوانسته‌اند چهره‌های جوان را جذب و جایگزین اعضای مسن‌تر کنند. ترجیح احزاب حفظ همان نماینده‌ای بوده است که توانسته‌ از دهه ۱۹۸۰ یا ۱۹۹۰ در حوزه انتخاباتی آرای خود را حفظ کند.
تصویر دیگری که در نهایت برای دموکراسی آمریکا آسیب‌پذیری ایجاد کرده و می‌کند، پرونده باز انتخابات ۲۰۲۰ و اتهاماتی است که متوجه دونالد ترامپ، متحدان و هوادارانش است. هیئت‌منصفه بزرگ شهرستان فولتون اخیرا ترامپ و ۱۸ نفر از متحدان و حامیانش را بر اساس قانون هتک‌حرمت در ایالت جورجیا، متهم کردند. این‌ها فقط بخش شناخته‌شده‌ای از پرونده‌های جنایی مربوط به رئیس‌جمهوری سابق است و احتمال طرح اتهامات بیشتر وجود دارد.
در طرف مقابل، هانتر بایدن، پسر جو بایدن، نیز با اتهام‌هایی در مورد فساد روبرو است و این اواخر حتی برخی از جمهوری‌خواهان، جو بایدن را متهم کرده‌اند که در هشت سال معاونت ریاست‌جمهوری (در زمان باراک اوباما) با اسم‌های مستعار، اطلاعات دولتی را در اختیار پسرش قرار می‌داده است. تردیدی نیست اگر دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا بود، وضع به‌هیچ‌وجه بهتر از امروز نمی‌شد، فقط جای متهمان فعلی که از حزب جمهوری‌خواه‌اند با متهمانی از حزب دموکرات عوض می‌شد.
در دو سال‌و‌نیمی که از ریاست‌جمهوری جو بایدن می‌گذرد، به دفعات شاهد بودیم که کوشش‌هایی به عمل آمد تا با قضاتی که ترامپ در دیوان‌عالی کشور منصوب کرده است برخی از قوانین مصوب در دوران دموکرات‌ها لغو و وضعیت معکوس شود، ازجمله حضور دگرباشان جنسی در ارتش و قوانین سخت‌گیرانه‌ای که در مورد سقط‌جنین در بسیاری از ایالات جایگزین آزادی‌های قبلی شد.
سلطه جمهوری‌خواهان بر دیوان‌عالی می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های دیوان در مورد حوزه‌های انتخاباتی و درنتیجه در ترکیب کالج انتخاباتی نیز تاثیر منفی بگذارد. کالج انتخاباتی بر اساس قانون اساسی، آخرین مرحله از انتخابات آمریکا است که درواقع می‌تواند سرنوشت آرای مردمی را تغییر دهد.
پیتر ناوارو، دستیار سابق ترامپ، روز پنجشنبه ۷ سپتامبر، به‌دلیل امتناع از همکاری با تحقیقات درباره آنچه تلاش‌ برای لغو نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ نامیده می‌شود و با عنوان توهین به کنگره، محکوم شد. او همچنین در مورد نادیده گرفتن احضاریه تحقیقات کنگره به‌عنوان امری «فراتر از قانون»، حکم محکومیت گرفت و در‌نهایت برای هر یک از دو مورد با یک سال حبس مواجه شد. سال گذشته نیز استیو بنن، استراتژیست سابق و متحد دونالد ترامپ، به اتهام تحقیر کنگره محکوم شد.
روز جمعه صفحه جدیدی در ایالت جورجیا گشوده شد که می‌تواند بر پیچیدگی پرونده بیفزاید. بر اساس گزارش هیئت‌منصفه و بازرس ویژه که روز جمعه منتشر شد، هیئت‌منصفه بزرگ شهرستان فولتون که درمورد انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰ در جورجیا تحقیق می‌کند، اتهاماتی را علیه سناتور جمهوری‌خواه، لیندسی گراهام از کارولینای جنوبی و سناتورهای سابق حزب جمهوری‌خواه، دیوید پردیو، و کلی لوفلر از جورجیا توصیه کرده است. (سی‌ان‌ان ۸ سپتامبر)
ضمن اینکه هم‌زمانی این اقدامات با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی جای بحث دارد، مسئله این است که ظاهرا با وجود این اتهامات و احکام حبس مشاوران و دستیاران ترامپ، پایگاه حمایتی ترامپ کاهش پیدا نکرده، ولی درعین‌حال حزب جمهوری‌خواه درصدد یافتن آلترناتیو مناسبی است که بتواند با دموکرات‌ها رقابت کند. یک نظرسنجی در سی‌ان‌ان نشان می‌دهد که نیکی هیلی، فرماندار سابق کارولینای جنوبی، تنها نامزد ریاست‌جمهوری از جانب جمهوری‌خواهان است که در یک رقابت فرضی از جو بایدن -۴۹ درصد در برابر ۴۳ در صد- پیشی گرفته است، درحالی‌که سایر نامزدهای اصلی جمهوری‌خواهان همچنان با بایدن برابر‌ند.
اکنون در آستانه انتخابات جدید ریاست‌جمهوری، پرونده حمله ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به نمادهایی همچون کنگره آمریکا بر وجود یک بحران بالقوه در ایالات متحده تاکید دارد. هر گونه چالش و درگیری عملی بین دو طرف این بحران، صرف‌نظر از اینکه می‌تواند بر شرایط داخلی تاثیر بگذارد و رویارویی موافق و مخالف را ولو به‌صورت محدود به سطح خیابان‌ها و شهرها بکشد، می‌تواند برای دوستان و متحدان ایالات متحده نیز نگرانی‌هایی فراهم کند.
دانیل درزنر، نویسنده نشریه «فارین افیرز» در شماره ۵ سپتامبر خود تاثیرات تنش بین دو حزب رقیب را بر سیاست خارجی مورد بررسی قرار می‌دهد:
«برای اکثر کشورها، سیاست خارجی دولت بایدن نشان‌دهنده بازگشت به حالت عادی پس از هرج‌ومرج سال‌های ترامپ است. متحدان و شرکای دیرینه آمریکا روابط خود را تقویت کرده‌اند. دیکتاتورها دیگر با رئیس‌جمهوری ایالات متحده که می‌خواهد از آن‌ها تقلید کند سروکار ندارند.» به نظر دانیل درزنر، «دولت ترامپ به‌جای یک نقطه عطف، یک ضربه زودگذر بود.» ولی اکنون «تعادل برقرار شده است… و اکنون در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن، ایالات متحده به سنت انترناسیونالیسم لیبرال پس از جنگ بازگشته است».
ممکن است بسیاری از منتقدان با این نظریه موافق نباشند و مثلا سیاست دولت بایدن را با جمهوری اسلامی ایران بیش‌ازحد محتاطانه تلقی کنند و سیاست ترامپ در ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، یا سیاست ترامپ در قبال ایران را بپسندند. درعین‌حال کم نیستند کسانی که به سیاست خارجی ترامپ در قبال روسیه یا کره شمالی انتقاد دارند. نویسنده مقاله بر نکته مهمی تکیه می‌کند و آن ضرورت درک سیاست خارجی آمریکا در ۱۵ ماه آینده یعنی دوران گذار از رئیس‌جمهوری فعلی به رئیس‌جمهوری بعدی است (حتی اگر بایدن برنده شود). در نقطه جابجایی این سیاست نباید برای منافع جهانی آمریکا مضر باشد.
به عقیده درزنر، «رهبران خارجی تشخیص می‌دهند که دور دوم ریاست‌‌جمهوری ترامپ حتی از دوره اول سخت‌تر و آشفته‌تر خواهد بود». این بازگشت برای روسیه به معنای: «حمایت کمتر غرب از اوکراین و برای چین، به معنای برهم ریختن اتحاد ایالات متحده با کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی است». به‌عبارت‌دیگر، دورنمای بازگشت ترامپ به کاخ سفید متحدان ایالات متحده را نگران می‌کند، ولی «عزم دشمنان آن را تشدید می‌کند». اما شاید سوال اصلی این باشد که آیا بازگشت ترامپ به کاخ سفید، دموکراسی را تقویت می‌کند یا موجب تضعیف آن خواهد شد؟

نقل از ایندیپندنت فارسی

Facebook Comments Box

About مجید شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *