ادبیات

سرگذشت آفتاب (25)، افسانه رستمی

#اختر_نیوز، سرگذشت آفتاب مجموعه ای از روایت های گوناگون زنان ایرانی که چه در ایران و چه پس از ترک و فرار از ایران در ترکیه از تبعیض و خشونت و تحقیر علیه زنان رنج می برند. سرگذشت آفتاب زندگی زنان تبعید در ترکیه است که به کوشش افسانه رستمی داستان …

Read More »

یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی

 گیسو و مراد مهدی قاسمی گیسو و مراد طنز نیست، طنز تلخ هم نیست، اما روایتی ست از یک زندگی … خوشگل خوشگلا، فرشته آسمانی، دختر ایران زمین، شهربانوی ولایت، ماهرخ دل فریب… اینها لقب زنی بود که بی شک زیباترین و دلفریبترین دختر شهر بود. گیسو دختری با گیسوان …

Read More »

شعر؛ پورمزد کافی (منظر) (۷۹)

پورمزد کافی (منظر) (۷۹) بهار و گل نمی خندد به چشم تار پاییزم بیا کز این شب ماتم به شعر و شور برخیزم سمند سرکشت ای گل اگر نامهربان تازد ز مژگان گوهر شادی به خاک راه می ریزم حدیث هجر و بیداد خزان بس کن بیا تا من که …

Read More »

استوار مثل مریم. داستانی واقعی (5) مسیح راهدار

اختر نیوز تریبونی ست برای زنان، برای زنان ایرانی و افغان و زنان جوامع اسلامی که بار اصلی زندگی و خانواده را به دوش می کشند اما در جامعه مردسالار از تحقیر و تبعیض رنج میبرند. تاریخ زنان این جوامع گواهی ست که اگر آنها سرگذشت واقعی خود را بنویسند، …

Read More »

سرگذشت آفتاب (24)، افسانه رستمی 

#اختر_نیوز، سرگذشت آفتاب مجموعه ای از روایت های گوناگون زنان ایرانی که چه در ایران و چه پس از ترک و فرار از ایران در ترکیه از تبعیض و خشونت و تحقیر علیه زنان رنج می برند. سرگذشت آفتاب زندگی زنان تبعید در ترکیه است که به کوشش افسانه رستمی داستان …

Read More »

سهم من از نفت، مسیح راهدار

سهم من از نفت مسیح راهدار من از دیار آرش ام، از سرزمین رادمردان، از خاکی که اینک خشک و بی برکت شده، من از سرزمین گربه شکلی هستم که اینک بسان موشی ست که حسرت تکه پنیری را دارد! من از خاکی ثروتمند وغنی زاده شدم، روی آن راه …

Read More »

داستانی کوتاه بر اساس واقعیت: اسپیدی؛ بابک رفیعی

اسپیدی، سگ وفادار بابک رفیعی داستان کوتاه؛ این داستان از سرگذشت یک سگ استثنائی به نام “اسپیدی” که شهرتی اساطیری داشت و از تاریخ سینه به سینه روستای اجدادی خودم (روستای طاقانک، استان چهارمحال و بختیاری) الهام گرفته شده است.  بابک رفیعی پیرمرد نیم قرن چوپانی کرده بود، مردی شرافتمند …

Read More »

یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی

یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی مهدی قاسمی طنز تلخ «خدای مستان» پول لازم بودم. چرخ زندگیم لنگ بود. دیگه نمیکشیدم. اینقدر از این و اون پول دستی و قرض گرفته بودم که دیگه حتی مادرم هم به من پول قرض نمیداد! چکار باید میکردم، این پنجمین کاری بود …

Read More »

پورمزد کافی (منظر) (۷۸)، این دشت منجمد

پورمزد کافی (منظر) (۷۸) این دشت منجمد این دشت منجمد این قله ی خموش در خاطرات شکفتن خویش آیا دریای بی دریغ و روشن خورشید را باور نمیکند؟ اینک منم که از دل این دشت هول آتش گرفته به جانم و فریاد می کشم اینک منم گوزن زخمی ی این …

Read More »

سرگذشت آفتاب (23)، افسانه رستمی

#اختر_نیوز، سرگذشت آفتاب مجموعه ای از روایت های گوناگون زنان ایرانی که چه در ایران و چه پس از ترک و فرار از ایران در ترکیه از تبعیض و خشونت و تحقیر علیه زنان رنج می برند. سرگذشت آفتاب زندگی زنان تبعید در ترکیه است که به کوشش افسانه رستمی داستان …

Read More »