فرهنگی و هنری

خاطره فولکلور ورزشی “حق خوری” – مهدی قاسمی

خاطره فولکلور ورزشی “حق خوری” مهدی قاسمی بچه شر و شور و کله خراب و دعوایی بودم. کلاس اول راهنمایی، همان سالی که آخرش با معدل نه، یک ضرب مردود شدم. هر روزم یا دعوا یا فرار از مدرسه و سینما بود. معلم‌ها از دستم شاکی و کلافه بودند. سال …

Read More »

خاطرات کرونا – جمشید گشتاسبی

هر روز و هنوز با کابوس “مرگ پاورچین پاورچین در خیابان ها روان است” این جمله از کتاب “کوری” نوشته ژوزه ساراماگو  نویسنده پرتغالی در ابتدای پیامی تلفنی از عزیزی در وطن آمده بود که البته با حال و هوای این روزها حقیقتی ست اگرچه تلخ اما هنوز هم در …

Read More »

یکشنبه‌ها با کافه طنز آقا مهدی

کافه طنز: صفدر قلی مهدی قاسمی این حس خریت، برعکس اسمش حس خیلی بدی هم نیست. خر به معنی بزرگ مثل خرخون (کسی که زیاد میخونه) خرشانس (کسی که شانسش زیاده) و … پس خریت یعنی آخر دانایی و توانایی شاید. صفت بدی نیست. داستان از آنجا شروع شد… آن …

Read More »

آسید جعفر، مهدی قاسمی

از روزی که سید آمد! مهدی قاسمی ده ما سرسبز و پربرکت بود. ده ما پر بود از رود های روان، درختان و باغ های پربار و چشمه های جوشان. مردم ده مهربون و کاری و زحمتکش بودند. ده پر بود از گله های گوسفند و گاو و پر از …

Read More »

شعر بدرقه، جهان ولیان پور

بدرقه جهان ولیان پوز مادر چه کوتاه بود با تو بودنم چه کوتاه بود زمان یاد گرفتنم  همه اش تا عدد صد بلدم بشمرم  آن هم از بس که با تو  جلوی در می‌نشستم  تا انفجارها  را بشمرم   این سوی پل فرار همیشه به تو فکر می کردم زمانی …

Read More »

36 سال پیش در امرداد ماهی که ایران را ترک کردم، اختر قاسمی

طرح از میثم حسینی

ایران من اختر قاسمی درست 36 سال پیش در چنین روزهای گرم امرداد بود که میهنم را ترک کردم. امرداد برای من تداعی روزهای داغ شهرم مسجدسلیمان و داغی غم دوری از میهنم است. هر سال در سالگرد خروجم احساسم را می نویسم تا اشک درونم برون ریزد و آرام …

Read More »

یکشنبه طنز در کافه آقا مهدی

نامه ای به عمو جان! مهدی قاسمی یکصد و سی و هشت هزار و چهار صد وپنجاه بار ماچچچچچچ… یکصدوسی هشت هزار و چهارصد وپنجاه و پنج بار ماچچچچچچ… حتی همین یک ساعت قبل هم وقتی تماس گرفتم، فقط این چیزها را می گفت. ‌ای کاش می توانستید تصور کنید …

Read More »

دانستن، توانستن است، مهدی قاسمی

دانستن، توانستن است مهدی قاسمی این روزها که با قطار و هواپیما زیاد سفر می کنم سعی می کنم که از وقت مرده خودم یک اثر یا خاطره خلق کنم، کلا من از اون دسته آدم هایی هستم که مخالف تلف شدن وقتم و ترجیح می دهم که حتی تو …

Read More »

شعر، تعزل خاموش، پورمزد کافی

تغزل خاموش پورمزد کافی (منظر) اینگونه که در من می نگری باز میمانم از سخن و دریا معنای مرداب های پوسیده می‌شود اینگونه که در من می نگری باز می مانم از نفس و خورشید در کهکشان تلخش نمی تابد اینگونه که در من می نگری باز می مانم از …

Read More »