مهدی قاسمی

یکشنبه طنز با آقا مهدی از دوسلدورف: یبوست ملی!

یبوست ملی! مهدی قاسمی بچه بودم و تابستون بود. طبق روال هر سال به سفارش پدر خدابیامرز چند روز رفته بودم تو یک ده تو جنوب کشور و میهمان یک خانواده ازدوست‌های پدرم شده بودم. من که از صبح تا شب وسط شهر جز صدای بوق ماشین و دود و …

Read More »

سه گاو ایرانیان در غربت، مهدی قاسمی

سه گاو ایرانیان در غربت هفت ساله بودم و تازه خواندن یاد گرفته بودم. اولین بار خودم را در کتابخانه مسجد محل ثبت نام کردم و اولین کتابی که برای خواندن گرفتم، سه خوک و سه گاو بود. سه خوک، داستان سه خوک بود که بعداز جدایی از خانواده هر …

Read More »

شوک ها و تحولات  مصمم ترامپی، مهدی قاسمی

شوک ها و تحولات  مصمم ترامپی شوک ها و تحولات  مصمم ترامپی سال گذشته کره (از نوع شمالیش) با آمریکا (از نوع ترامپیش) بالاخره بعداز سال ها جنگ سرد و فحش و ناسزا و قیافه اومدن واسه همدیگه، تصمیم گرفتن که دست در دست هم، سرآغاز دفتر صلح و دوستی …

Read More »

یکشنبه طنز در کافه آقا مهدی

طنز یکشنبه ها با کافه طنز آقا مهدی دموکراسی با بادنجان! مهدی قاسمی یکی از غذاهایی که خیلی دوست دارم بادنجونه. نه خود بادنجون ها! خورشش منظورمه. ماهی یکی دو بار خورش بادنجون سر سفره من شکمو دیده میشه. من از اون جایی که از پدر خدا بیامرزم یاد گرفتم …

Read More »

خاطرات دوران کرونا، مهدی قاسمی

طنز خاطرات دوران کرونا، مهدی قاسمی صبح که بلندشدم، یه کم گلوم خشک شده بود. اولش توجه نکردم ولی همین که یکهو متوجه شدم که زمان، زمان مصیبت کروناست، مثل برق گرفته‌ها ازجا پریدم و شروع کردم به این و اون زنگ زدن که چه نشستید بابا، من کرونا گرفته …

Read More »

خاطره فولکلور، بچه محل

خاطره فولکلور مهدی قاسمی از آلمان، دوسلدورف بچه محل… پنجاه سالش بود. اولین بارچند وقت پیش که از جلوی خونه تو مرکز شهر دوسلدورف آلمان که در حال عبور بود و با لهجه غلیظ شیرازی داشت و با کسی در حال صحبت بود، دیدمش. رفتم جلو و زدم رو شونه …

Read More »

یکشنبه طنز در کافه آقا مهدی

(توضیح: عکس تزیینی است وربطی به متن ندارد)

طنز یکشنبه با کافه آقا مهدی از دوسلدورف مهدی قاسمی چند سال پیش تابستون در فیسبوکم چشمم به یک آگهی فروش یک تابلو نقاشی افتاد که به آلمانی و با یک آی دی فیسبوک نامفهوم  و یک عکس با پروفایل و یک گل نوشته بود که به همراه یک گلدان …

Read More »

دختر مسجدسلیمان، مهدی قاسمی

– سالها در شرکت نفت در جنوب ایران  کارمند و مهندس نفت بودم و از نزدیک با جغرافیا، بافت، فرهنگ و میزان فقر در عین ثروت نهفته درمنطقه آشنا بودم. جنوب آب ندارد، هوا ندارد و نان هم ندارد. اولین باری که بانو اختر را دیدم در گردهمایی های سیاسی …

Read More »

ابد و یک روز با جماعت ایرانی(حوادث واقعی با پردازش)

 مهدی قاسمی اونروز صبح زود مثل هرروز از خواب بیدار شدم و دوش گرفتم و صبحانه و رسوندن امیر پسرم به مدرسه که برنامه  روزمره من بود البته اگر ماموریت کاری نداشتم. از خونه که زدم بیرون با ماشین سر یکی از چهارراه های نزدک منزلمون در دوسلدورف آلمان، یک …

Read More »

خاطرات دوران کرونا، مهدی قاسمی

خاطرات دوران کرونا مهدی قاسمی از دوسلدورف  آن روز بعد از حدود دو ماه قرنطینه کرونا، قصد داشتم برم بیرون از خانه و پیاده روی کنم .هوا خوب و آفتابی بود. رفتم سر کمد لباس و به رسم عادت شروع کردم بهترین لباس هام را جدا کردن و ست کردن …

Read More »