افسانه رستمی ساعت هشت و نیم شب اتوبوس راه افتاد. دلم آشوب بود و انگار داشتم میرفتم به جایی که هیچ آشنایی نداشتم. با وجود همه کس و کاری که یه روزی تو اون شهر داشتم بیکَستر از هر زمانی بودم. آره، از دستشون فرار کرده بودم اما حس غربت …
Read More »سرگذشت آفتاب – فصل سوم/ قسمت هشتم- افسانه رستمی
افسانه رستمی دلتنگی بیش از حد برای پسرم و بیخبری از حال و روزش، باعث شد که خیال برگشت به سرم بزنه. بعد از شام به ستاره گفتم: «من باید برم جنوب، دارم دیونه میشم، این مدت هم سرم با بچهها گرم بود اما بیشتر از این نمیتونم طاقت بیارم». …
Read More »شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی)- در مصاف تو
ترا آزمون شب کجا بود و کی بود؟ آزمون سوارانی که خسته ی خویشند و عشق چون نهالی نگونسار سم ستورانشان آزمون شبی که شط هراس و نفرین است و میراث جهانی که بیتوته ی شقاوت است میان دو تنهایی میان آمدن و رفتن ترا آزمون شب کجا بود و …
Read More »شیدایی(مجموعه اشعار پورمزد کافی)- ستایش خاموش
“ستایش خاموش” دریایی از نسیم میایی و میگذری روز میگذرد من با بنفشه ای بر لب مبهوت رویای ملموست در آرام جای جهانم می شکنم چنین که به تردید ماه از شیار شب میگذرد و زمین گلوله ی سربی ست و باد بر بام های بی روزن فرو می پیچد …
Read More »فشرده ای از سير حكمت در اروپا- ی. صفایی
رنه دکارت/ محمدعلى فروغی اصولا اين فرهنگ و تمدنی كه بشر امروزی توانسته سرچشمه زندگي قرار بدهد، آبشاری بوده كه سير حكمتش از اروپا به وسعت جهان ما جاري شده است. با اینهمه برای حكما هنوز معتقد نقطه اغازش روشن نیست و مورد بحث و جدل است. اينكه يونان خودش …
Read More »شیدایی- مجموعه اشعار پورمزد کافی(منظر)
خطی از پایان بازم این درد که درمان نشود در بصرم آتشی ساخته از حسرت و خون جگرم باورم نیست که در بارگه صحبت گل ژاژ خایی عفن خود بدرد در نظرم گل نه آن است که پرپر شود از دست نسیم سرو دل کوه صفت بود به گاه خطرم …
Read More »یکشنبه ها با کافه طنز آقا مهدی
خر جذاب لعنتی! مهدی قاسمی خیلی کلاس داشت، البته کلاس هم میگذاشت.خوشتیپ، خوش هیکل، باوقار،با موههای بلند و چشمان درشت سیاه. خیلی جذاب بود مخصوصا وقتی که سرمست بود، با صدا بلند شروع به خواندن میکرد.البته که صدای گوش خراش و کلفتی هم داشت. خوش اشتها بود و گاهی اینقدر …
Read More »بیاد هوشنگ چالنگی، شاعر و نویسنده ایرانی، گفتگوی مهین قاسمی
هوشنگ چالنگی امروز بر اثر سکته قلبی در کرج چشم از جهان فرو بست. هوشنگ چالنگی، نویسنده و شاعر ایرانی در سال 1320 در مسجدسلیمان زاده شد. فعالیت هنری خود را از دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد. هوشنگ چالنگی از پایهگذاران شعر موج نو و شعر دیگر و پدرخوانده ی شاعران …
Read More »یکشنبه ها با کافه طنز آقا مهدی
طنز: شوهر شوهره شوهر! مهدی قاسمی همه شوهر کردن منم شوهر کردم. اولش با فرستادن یک قلب شروع شد. عکس پروفایلش تو دل برو بود. فوکولهای خوشگل، خوش لباس، خوش فرم و فیت. دلمو برد و چک چک، تیک تیک ،چت و چت و دیدار و دیدار، گل و بوسه …
Read More »دیری است نسروده ام ز باران، پورمزد کافی (منظر)
پورمزد کافی (منظر) دیری است نسروده ام ز باران که باران ترنم و سروده ی خویش را گم کرده است در جانفشانی ی یاران دیری است از سروها و پرنده ها نسروده ام که یاران چون سروم بی سرند و یاران چون پرنده ام را بال چیده اند دیری است …
Read More »سرگذشت آفتاب، قسمت ۴۰، افسانه رستمی
سرگذشت آفتاب، قسمت ۴۰ افسانه رستمی خودم هم نمیدونستم کجا باید بروم، فقط راه می رفتم بی هدف، تقریبا نصف روز را، تو کوچه پس کوچه ها چرخیدم و گریه کردم، پسرم هم حسابی خسته شده بود، مجبور شدم برگردم خونه، خونه ای که در و دیوارش بوی دروغ و …
Read More »