ادبیات

سرگذشت آفتاب (۳۴‎)؛ افسانه رستمی

سرگذشت آفتاب (۳۴‎) افسانه رستمی  از رستوران بیرون آمدیم، آرش گفت: با هم بریم خرید و بدون اینکه منتظر جواب من بماند علی را بغل کرد و راه افتاد. فاصله خانه ما تا بازار کویتی‌ها زیاد نبود‌، پیاده حدود پانزده دقیقه می‌شد‌. در طول مسیر، مرتب قربون صدقه‌ی علی می‌رفت …

Read More »

یکشنبه ها در کافه طنز آقا مهدی

کاظم سخاوتمند! مهدی قاسمی مردی پنجاه ساله وپنج ساله با موهای جوگندمی،دستی خالی،همیشه با لبخند و مملو از آرامش الهی ودلی دریایی،او نامش کاظم است. کاظم ازدواج نکرده ولی هفت .هشت بچه قد و نیم قد داره! بچه های او یا مریضند یا فقیر، شس سال است به آلمان آمده …

Read More »

شکست دیوار ذهن؛ امیر حسین معینی زندی

️ شکست دیوار ذهن امیر حسین معینی زندی   سالیانی پیش در این سرزمین در میان پهنه ایران زمین در میان باغ و تاکستان شدی شاهدختی، دلربایی، مهبُدی ظهر تابستان بُد و گرمای مهر آتش و گرما ببارید از سپهر تشنگی بر جان آن مَهرو فتاد چشم شهلایش به انگور …

Read More »

سرگذشت آفتاب (۳۳)؛ افسانه رستمی

سرگذشت آفتاب افسانه رستمی قدمی به عقب برداشت، گویی جن دیده باشد. گفت: بسم الله، حالت خوبه خانم؟ من بی هوا خندیدم گفتم: بله آقا، شما خوبید؟ گفت: استغفرالله، برو بیرون خانم، اینجا جای تو نیست! پشت به من کرد و به مردی که چند قدمیِ ما ایستاده بود گفت: این …

Read More »

شعر (۹۰)؛ پورمزد کافی (منظر)

پورمزد کافی (منظر) (۹۰) امشب نشسته به ویرانی خویشم امشب آشفته ام خرابم پریشم امشب ستاره ای نیست بر پهنه تار آسمان من امشب شکوفه شعری رخ بر نکرد از باغ جان من امشب کسی مرا نخواند امشب کسی مرا نگفت امشب بر این نمط که بنشسته ام خموش کلامی …

Read More »

شعر (۸۸)؛ پورمزد کافی (منظر)

پورمزد کافی (منظر) (۸۸) سخت است با خیالت لختی کنار بودن از گل سخن شنفتن با غنچه یار بودن سحر تو در نگیرد کاو را دلی نباشد فرض است بی دلان را در انتظار بودن راه نظر نبندم تا چه ام ز دوست آید ما را مقدر است این در …

Read More »

سرگذشت افتاب (۳۱)؛ افسانه رستمی

سرگذشت افتاب (۳۱) افسانه رستمی آرش مثل همیشه با تکان دادن سر سلام کرد. قلب من مثل سیر و سرکه می‌جوشید. سعی می‌کردم خودم را آروم کنم اما غیر ممکن بود. ترس تمام جانم را گرفته بود؛ ترس از تائید همان حرف‌هایی که آن زن پشت تلفن بی‌پروا به من …

Read More »

درک بهتر صادق هدایت، بابک رفیعی

درک بهتر صادق هدایت به مناسبت سالگرد درگذشت صادق هدایت بابک رفیعی نوشتن در مورد نابغه ای همچون زنده یاد صادق هدایت کار ساده ای نیست اما خوشبختانه تاثیر صادق هدایت بر ادبیات و داستان نویسی ایران آنچنان شگرف بوده است که در موردش کتابها و مقالات بسیار و ارزشمندی …

Read More »

سبزه ، به آب داده ام دل، به شراب داده ام … رضا مقصدی

سیزده بدر از زبان شاعر عاشق مهر و عشق  رضا مقصدی سبزه ، به آب داده ام دل، به شراب داده ام پرسشِ سبزِ سبزه را پاسخِ ناب داده ام . پیرهنِ چمن شدم جانِ رها زتن شدم. سبزه ، مرا درین میان خنده زنان، سرود کرد. باز، دلِ شکفته …

Read More »

سرگذشت آفتاب (30)؛ افسانه رستمی

سرگذشت آفتاب (30)  افسانه رستمی دوباره شماره را گرفتم، زنی که گوشی را جواب داد من را کاملاً می‌شناخت. خودش را اینطور معرفی کرد: من لیلا هستم عشق آرش! شوکه شده بودم. گفتم: من همسر ایشون هستم. گفت: بله می‌دانم شما چیکاره آرش هستید، اما گفتم خدمتتون که من کی …

Read More »