Tag Archives: دلتنگی

گپی کوتاه و شاید هم کمی بلندتر؛ جمشید گشتاسبی

نامه ای از همین دور و ورا … پس از انتشار کلیپ دکلمه «در سکوت شبی سرد زمستانی»  فیدبک ها و پیام های فراوانی از هم میهنان عزیزم در سراسر جهان دریافت کردم که همه ضمن ابراز محبت شان، همزاد پنداری میکردند و اغلب خود را در شهر و دیار …

Read More »

در سکوت شبی سرد زمستانی؛ گفتگوی من و شهرم، اختر قاسمی

در سکوت شبی سرد زمستانی، به آفتاب شهرم می اندیشم … گفتگوی من و شهرم؛ (دکلمه)  اختر قاسمی نزدیک به چهار دهه است که شهر و دیارم را ندیده ام و از آن دورم. دلم برای شهرم (مسجدسلیمان) و مردم مهربانش خیلی تنگ شده. تنها آرزویم دیدار دوباره ی شهر …

Read More »

شعر – برای مادرم، برای برادرم، پورمزد کافی

پورمزد کافی (منظر) برای مادرم   شب بی ستاره و من بر براده ی شیشه خفته ام بیگاه و بی شکیب تو کجایی؟ اینجا که منم آیینه ها فرو می شکنند یکایک در سکوتی تلخ و عصب در ضجه ی مداوم مرگ رقم می خورد تو کجایی؟ بی سایه و …

Read More »